
رمان عشق نفرین شده ی من از هری پاتر

عشق نفرین شده ی من
رمان عشق نفرین شده ی من🎭✨️ خب معرفی میکنم عسل هستم امسال اولین سالم تو هاگوارتز هست و خب ماگلم خب وارد سکو نه و سه چهارم شدم و با خانوادم خداحافظی کردم رفتم تو قطار و دنبال جای خالی میگشتم کل قطار پر بود جزء یه کوپه کوپه ی هری و رون ازشون پرسیدم که میتونم پیشتون بشینم آنها گفتن بله رفتم پیششون نشستم و خودمو معرفی کردم بعد شکلات خریدیم و خوردیم که در باز شد...
یه دختر خیلی خوشگل دم در بود ره اسم هرماینی من و هری و رون ازش خوشم اومد قطار وایساد و یه مرد بزرگ رو دیدم که بهمون گفت بریم تو قایق ۶ا بشینیم پرش زمانی وارو راهرو ها شدیم و خانم مک گانگال گفت که همینجا وایسین تا صداتون کنم همه چشم گفتیم وقتی که پروفسور مک گوناگال رفت یه پسر مو بلند که فکر کنم اسمش دراکو بود اومد پیش هری و گفت که من دراکو مالفوی هستم من و رون خندمون گرفت و برای اینکه دراکو نفهمه سرفه کردیم که دراکو برگشت و به من و رون نگاه کرد و چشم غره رفت و گفت....
هع کجای اسم خنده داره بزار حدس بزنم شما دو تا کی هستین رو به رون گفت موی قرمز و کک و مک و لباس های کهنه حتما ویزلی هستی بدبخت گدا بعد به من نگاه کرد و به هری گفت پاتاح بهتر از اینا پیدا نکردی دو گ.ن.د زاده و یه رفیق دیوونه ی. فقیر بعد دستشو دراز کرد و به هری گفت ما میتونیم دوست های خوبی باشین که هری گفت ......
من مطمئنم که دوست های خوبی انتخاب کردم یکم تو تصمیم خودت دقت کن تا دراکو خواست جواب بده پروفسور مک گوناگال اومد و گفتکه بیاین بریم وقتی رسیدیم من و هری خیلی بیشتر از رون استرس داشتیم رون گفت که اسلیترین بدترین گروه هست و ولدمورت از اون بوده هری و رون رو صدا زدن و معلوم شد که اونا گریفیندورن به من رسید....
نشستم و کلاه رو گذاشتم سرم که کلاه گفت خب خب خب شجاعت زیادی تو وجودت هست هوشت هم زیاده و جاه طلب هم هستی و وفادار هم هستی تو رو تو کدام گروه بزارم من با خودم میگفتم اسلیترین نباشه اسلیترین نباشه که کلاه گفت فهمیدم ...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)