اینجا یه داستان نوشتم اولین داستانمه حمایت شه
دخترانی جادویی این داستان ماست دختران جادویی اسم من اما هست و دوتا دوست خل چل دارم به اسم ماريانا و آميلیا من و دوستام درحال دیدن فیلم بودیم که حضور کسی رو پشت سرمون حس کردیم حالا با کلی ترس یه چیز باور نکردنی دیدم رفیقم (صمیمی نیستیم ولی) هه فکر کردید پریه😹 خلاصه بعد کلی حرف زدن و رفتیم که بخوابیم ... بیدار شدم رفتم که دست و صورتم رو بشورم که دیدم دو تا جن به اسم مارينا و آملیا دارن صبحونه ک.و.ف.ت میکنن😹 رفتیم صبحونه خوردیم که...
دخترانی جادویی که... یه فکر به سرم زد به دخترا گفتم: بچها نظرتون چیه بریم جنگل همه موافقت کردن و رفتیم که آماده بشیم خوب الان چونکه زمستونه لباس گرم میپوشم دوتا کاپشن برداشتم یکی آبی آسمونی بود و یکی مشکی دوتا کلاه و سه تا شال یک هودی با رنگ بنفش و دو تاشلوار یکی بگ جین آبی آسمونی و یک کارگو مشکی حالا بریم برای لوازم آرایشی یک کرم آبرسان یک لیپ گیلاسی و یک رمل من که ساکم رو بستم برم یه استایل هم بزنم...
دخترانی جادویی یه مانتو به رنگ قرمز گیلاسی یه کراپ مشکی شال گیلاسی با یه مام استایل مشکی منکه تموم کردم آمدم بيرون زود رفتیم تو ماشین خوشگلم نشستیم و پیش به سوی جنگل وقتی رسیدیم یهو یادمون رفت از کجا امدیم و ماشینمون غیب شد رفتیم جلوتر رسیدیم به یه عمارت خوشگل یهو مارينا پیشنهاد داد هرکی زود بره یه در رو بگیره اون میشه اتاقش حالا هرکدوم دویدیم من رسیدم به یک اتاق با رنگ...
دخترانی جادویی ...یاسی و بنفش و سفید اما رسید یه اتاق مشکی با طرح های طلایی رنگ ولی مارينا کسی که این مسابقه رو پیشنهاد داد رسید به سرویس بهداشتی😹 وما چونکه قلب های بزرگی داریم بهش گفتیم بره تو یه اتاق بخوابه اما خوش بحالش رسید به یه اتاق پر از عروسک وهفت رنگ مثل رنگین کمان بعد مارينا گفت چونکه بهم کمک کردید نخوابم سرویس هرکی سه تا عروسک برداره هرکی برداشت که یهو صدای در آمد... (بنظرتون کی در زده دوست هست یا دشمن؟)
چالش داریم بعدی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
 
   
  
  
  
  
 
ایده برای تزیین اتاقتون (بررسی)میشه اگه ناظری دید تو لیستش بررسی کنه؟ممنونش میشم🌷🎀
قشنگ بود
چالش :بزاررر
عالیه:)❤️
ج.چ:آره خوب میشه
ممنون عزیزم حتما میزارم🧚🏻🤍
مرسیی❤️:)
حتما عزیزم🫂🧚🏻🙂↕️
قشنگ بود😊
ج.چ:اره بزار خوب میشه میتونیم بیشتر تصورشون کنیم🎀