خآرج‌ازنظم!

آهنگ‌پيشنهادي ؛ 𝖢𝗋𝗂𝗆𝗂𝗇𝖺𝗅 (نمیدونم ازکی🙂)

اومدم بگم ، هرکسی خروج از نظم رو نمیپسنده . گاهی یک فرد خیلی تلاش میکنه که در چارچوب قانونی هرچیزی عمل کنه اما نمیدونه بُعد های بیرونی ای هم هست . یا نمیدونه ، یا اگه میدونه ترس از تغییرات داره . نمیدونم چطور این متن به ذهنم اومد ، اما فقط میخوام بهتون پیش زمینه ای از تغییرات زندگیتون رو نشون بدم .

میدونین ، تو این دوره زمونه که همه اخلاقیات و اعتقاداتشون رو به نابودیه ، تغییر تنها چیزیه که نجاتشون می‌ده . اما تغییر باید درست باشه، نه اینکه از یه چیز بد به بدتر تبدیل بشی! و متأسفانه اکثر آدما از اینجور تغییرات میترسن و فکر میکنن چون دیگه همرنگ اجتماع نیستن ، طرد میشن . البته بد هم فکر نمیکنن!

اینو بدون عزیز من ، که زندگی تو ربطی به دیگران نداره و نسل تو حتیٰ از سنین کوچیکتر هم میتونن خیلی چیزا رو درک کنن و خوب رو از بد تشخیص بدن . حرف من اینه که تو از این دسته نوجوونا باشی تا به خودت و زندگیت آسیب نرسه؛ چیزی که نمیشه جلوشو گرفت زخم زبون ها و آسیبای دیگرونه ، که اونم نباید بهشون اهمیت بدی وگرنه بدتر میکنن و دقیقاً حساس بودنتو میخوان! پس خودت باش ، اهمیت نده پشت سرت چی میگن؛ تو یه فرشته ای!

حرف همیشگیِ بزرگترا اینه که : «شاید الان بگی حرفم چرت و پرته اما بعداً بهش میرسی و ...» که باید بگم قرار نیست من حرفای بزرگترا رو کپی کنم . دارم از تجربیاتم واست میزارم که اگه خواستی ازشون بهره بگیری . پس اینا نصیحت نیست و پیشنهاده! فایتینگ :]