آیا تئوری بی‌نظمی در سقف بیمارستان درسته؟

این ی تئوریه ، که امسال توی فضای مجازی بوده ولی بالاخره بهش جواب داده شده پس برای اینکه بفهمید صحت داشته یا نه این پست رو بخونید

آیا تئوری بی نظم بودن سقف بیمارستان ی شایعه هست؟ بزارید از همین اول بگم جواب اره هست و درسته این تئوری فقط ی شایعه بی پایه بوده اما اجازه بدید در ادامه اینو توضیح بدم قضیه از جایی شروع میشه که ی بلاگر ایرانی دو عکس که یکی از سوزن داخل دستش و اون یکی ی سرم که بالای سرش بود رو با عنوان "منم مریض شدم :) " منتشر میکنه، و‌البته که این کارش ی چیز عادی بوده، همچنین ما تصاویر زیادی از این دسته استوری و پست ها و عکس داخل گوگل داریم ولی تو این تصویر یک نکته واقعا کم اهمیتی هم به چشم می‌خوره : داخل عکس اون سرم ، ما سقف بیمارستان هم میتونیم مشاهده کنیم که گچ کاری های نامنظمی داشته ، ولی قضیه از جایی شروع میشه که یکی از معترضان به وضعیت بیمارستان ها ، از این عکس بی‌ربط استفاده کرد و در رابطه با معماری بیمارستان ها صحبت کرد

پس از دیده شدن این عکس ، تعداد زیادی از افراد این تصویر رو به اشتراک گذاشتن با هشتگ " #_حتی_معماری_بیمارستان_هم_ایراد_داره " و حتی باز هم این مساله به عنوان دردسر های فضای مجازی و معترضان عادی بوده تا وقتی که ی شخص ناشناس میاد و به دونه دونه ی این عکس ها کامنت میده و تمام کامنت های حاوی این هشتگ رو ریپلای میزنه ( فرض کنید ۱۰۰۰ تا پست وجود داره هرکدوم با ۲۰۰۰ کامنت و ایشون به دونه دونه ی این کامنت ها جواب میده و همه ی جواب ها هم یکسان ) این فرد در هر بار پاسخ مینویسه : " این کار دلیل علمی داره ، این کار از قصد انجام شده گول این افراد که میخوان علم رو خراب کنن رو نخورید این کار برای اینه که زهن افراد بیمار درگیر نگاه کردن به این ها بشه و حال بدشون یادشون بره ، اینا همه علمیه و شما بدون تحقیق حرف میزنید و جواب میدید " و اینکه ی نفر ی همچین کار عجیبی رو با انقدر حوصله انجام بده ، توجه اکثریت رو جلب کرد

و خب طرفداران زیادی هم پیدا کرد و کم کم ی عالمه داستان راجب این در اومد که این یک تئوری خاصه و علت پزشکی داره ( اگر اشتباه نکنم در این باره یک تست هم وجود داره ) انقدر که اصلا اون معترضی که هشتگ رو ساخته و خود اون بلاگر اومدن و عذرخواهی کردن حتی این قضیه تا جایی میره که یکی از دانشجو های رشته روانشناسی میاد و کلا یک پایان نامه و یک مقاله راجب این تئوری مینویسه و در آخر بالاخره اینبار متخصص ها که میبینن مردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتن میان بعد ی سری آزمایش خاص ، واقعیت رو واقعا علمی به مردم میگن این قضیه از بن و ریشه چند ایراد اصلی داشت :

۱_اولیش و اصلی ترینش اینه که این تئوری هرگز اصلا به ثبت نرسیده و هیچ مدرک مبنی بر وجود داشتن این مساله نبوده پس طبیعتا هیچ کس از قبل نمیتونسته به این دلیل همچین کاری کنه ۲_ هیچ معماری نبوده که ادعا کنه از این روش استفاده کرده ۳ _هیچ بنا و کارگری نبوده تا بگه شخصی به ما گفته که جایی رو مورب نسبت به نقشه اصلی و یا نا موازی بسازیم ۴_ ولی حتا اگر از قضیه مدرک هم بگذریم این قضیه حتی علمی هم نبوده

چند دلیل اول که واضح هستن ، ولی دلیل آخر ، افراد ادعا کردن که ذهن انسان با دیدن یک بهم ریختگی کوچک بین ی نظم خاص که همه چیز رو خراب میکنه ، احساس بدی یا احساس عصبانیت میکنه یا به عبارتی اعصابش خورد میشه ، و خب هرچند این درسته ( احتمالا خودتون هم با پست و تست هایی با عنوان "عکس های اعصاب خورد کن "مواجه شدید ) ولی از نظر علم روانشناسی این مورد هرگز بر همه ی انسان ها صدق نمیکنه ، چون انسان و خلق و خوی اون ها چندان شبیه به هم نیست و نه تنها این ، بلکه هیچ تضمینی هم نیست که ی فرد عادی در بیمارستان بخواد به همچین چیزی توجه کنه برای درک بهتر یکی از شرایط رایجی که مردم داخل بیمارستان دارن رو مثال میزنم :

فرض کنید شما بعد از ی روز کاری یا ی هفته پر تنش و خستگی متوجه مشکل جسمانی /سرماخوردگی/ بیماری /... در خودتون میشید و حالا مجبورید به بیمارستان یا کلینیک برید ، رو ی تخت بخوابید ، بهتون سرم بزنن و شما خسته تر از خسته الان درحال جمع و جور کردن افکارتونید یا حتی شاید از تلفن همراهتون استفاده می‌کنید، یا با فرد کناریتون صحبت می‌کنید طبیعتا گج کاری های نامنظم یک سقف عادی تاثیری در حال شما نخواهد داشت و احتمالش خیلی کمه که حواس شما از انرژی های منفی دور بشه پس این خودش ثابت میکنه که این کار اصلا علمی نیست همچنین هیچ لزومی نداره و تازه خطرناک هم هست که غیر استاندارد جایی رو بسازیم پس این مطلب به کلی شایعه بوده .