9 اسلاید پست توسط: موریارتی فن🌚 انتشار: 2 هفته پیش 230 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بک میدم
«اناهیتا ایزد بانوی آب»اَناهیتا، اَناهید یا ناهید با نام کامل «اَرِدویسورا اَناهیتا» ایزدبانوی آبها در اساطیر ایران است. این ایزدبانو پیش از ورود آریاییها هم در فلات ایران ستایش میشده است و قدمتی بیش از زرتشت دارد. آناهیتا و سپندارمز دو ایزدبانوی مهم در اسطوره های ایرانی هستند. آناهیتا را با آفرودیت، ایزدبانوی عشق و زیبایی در اساطیر یونان همانند دانستهاند.آب از گذشتههای دور میان ایرانیان گرامی بوده است و آن را مایهی بالندگی و زایش طبیعت میدانستهاند.هرودت دربارهی اهمیت آب میان ایرانیها میگوید:«ایرانیان در میان رود بول نمیکنند، در آب تفو نمیاندازند. در آن دست نمیشویند و متحمل هم نمیشوند که دیگری آن را به کثافتی آلوده کند. آنها احترام بسیاری برای آب منظور میدانند.»
آناهیتا بهمعنای «پاک و بیآلایش» همانند آب است که در کتیبهی اردشیر دوم و بسیاری از متنهای دورهی هخامنشی این صفت برای «اردوی»، ایزد بانوی آب، آورده شده است. بهمرور زمان، اردوی حذف شد و جای خود را به صفت آناهیتا داد و در اوستا هم به همین نام خوانده شده است.
از زمان اردشیر دوم، آناهیتا چنان اهمیت مییابد که آتشکدهای به نامش برپا میشود و بهتدریج موکل بر تمام آبهای روی زمین میشود. آناهیتا افزونیبخش دارایی، خانه، قبیله، جان، گیتی، کشور و سرزمین است و در بند ششم «آبانیشت»، اهورا مزدا تأکید میکند که ناهید را برای گسترش سرزمین، قبیله، نگهداری و نگهبانی آفریده است. در سنگنگارهی نقش رستم، یکی از مقاصد گردشگری استان فارس، این الهه نقش شده است.
«میترا، ایزد نور و وفاداری»یکی از خدایان باستانی آریاییها، مهر یا میترا بوده است که پرستش او پیش از زرتشت رواج داشته و در اوستا نیز صاحب مقام است. در اسطوره های ایرانی، مهر یا میترا ایزد وفاداری و پیمان و جنگ است. او را نگاهدار خانواده و شهر و وطن و روشنیبخش میدانستهاند.در کتاب «اوستا» از میترا با عنوان «ایزد روشنایی و فروغ و نور» یاد شده است. میترا را که الههی نور و روشنایی است، با «آپولو» که او هم ربالنوع روشنایی در اسطورهشناسی یونانی است، همعرض میدانند.در اسطوره های ایرانی آمده است که میترا پدر و مادر ندارد و از کوه زاده شده است و کوه زادگاهش را البرز پنداشتهاند.در نوشتههای اوستا و متون پادشاهان هخامنشی، از مهر (نام دیگر میترا) با عنوان «میثره» (Mithra) یاد شده و در نوشتههای سانسکریت، نام این ایزد «میتره» (Mitre) نگاشته شده است؛ اما در اسناد بهجامانده از زبان پهلوی، الههی خورشید با عنوان «میتر» (Mitr) خطاب شده است؛ امروز، میترا با نام «مهر» بهمعنای خورشید، شناخته میشود.
در تاق بستان کرمانشاه، در تاق کوچک، سنگنگارهای وجود دارد که متعلق به دورهی هخامنشیان است. در این نگاره، میترا در کنار اهورا مزدا و اردشیر نقش شده است.
«زمان زایش مهر»میترا در شب یلدا زاده شده است. شبی که از دیرباز، میان ایرانیان جایگاه خاصی دارد. ایرانیان در این طولانیترین شب سال، به انتظار پیروزی نور بر تاریکی و زایش خورشید بیدار میمانند و جشن میگیرند.از این شب، مهر بر تاریکی پیروز میشود و روزها طولانیتر میشوند.«بازگشت میترا به زمین»در اسطوره های ایرانی آمده است که میترا در آخرین روز زندگیاش درون غاری مهمانی برپا میکند و آنجا با یارانش گوشت و خون گاو و نان و شراب میخورد و بعد، سوار ارابهی خورشید به آسمان میرود. میتراپرستان بر این باور بودند که میترا به آسمان بالا رفته است. ازاینرو، همواره در انتظار بازگشت دوبارهاش به زمین برای اصلاح بشر و نابودی شرارتها و ناپاکیها بودند. بهعقدهی میتراپرستان، میترا روزی خواهد آمد و آتشی را که همهی جهان را میبلعد، خواهد افروخت؛ همچنان که شیوا، خدای هند، چنان خواهد کرد. میترا جهان را از لوث کثافات پاک میکند و تاریکی و اهریمن را از میان برمیاندازد.
*میترا برخلاف اسمش مذکر است
«بهرام، ایزد جنگجو»اسطوره های ایرانی: ورثرغنه (بهرام)بهرام، نام یکی از ایزدان بزرگ و قدرتمند آیین مزدیسنا است. این ایزد در اوستا «ورثارغن»، در پهلوی «ورهران»، در ارمنی «ورام» و در گرجستان «گورام» نامیده شده است.بنا بر روایت «اوستا»، ایزد بهرام نخستینبار به شکل باد بر زرتشت ظاهر گشت.بر طبق باورهای زرتشتی، ایزدان از جهان مینوی (روحانی) هستند که در شکلهای مختلف مادی ظاهر میشوند. بهرام به ده شکل مختلف انسانی و حیوانی نمود پیدا میکرده است:
بادِ تندتاز؛
گاو نر زیبایی با شاخهای زرین؛
اسب سپید زیبایی با گوشهای زرد و لِگام زرنشان؛
شترِ سرکش و گازگیر و تیزرو و رهرو و جستوخیزکننده؛
گراز نری که با دندانهای تیز به پیش میتازد؛
مردی پانزدهساله و فروغمند، با چشمانی درخشان و زیبا و با پاشنههای کوچک؛
پرندهی «وارَغْـن» که از پایین میگیرد و از بالا میدَرد و در میان مرغان، تندترین است؛
قوچ دشتی زیبایی با شاخهای پیچدار؛
نَر بُزِ دشتی زیبایی با شاخهای سرتیز؛
مرد شکوهمندی که یک کاردِ زرکوب و نگارین و زیورآذین در بر داشته است.
ورثرغنه یا بهرام، ایزد جنگجویان و مهاجمان و سرچشمهی نیروی پیروزی بر دیوان است. اهورا مزدا به زرتشت توصیه کرده است که هرگاه گرفتار جادوی دشمن شد، پر ورثرغنه را از قالب یک پرنده برگیرد.در بهرامیشت، جنگاوران از ایزد بهرام میخواهند تا به آنها بازویی نیرومند و تنی سالم و دیدگانی تیزبین ببخشد. بهرام نیرومندترین و پرسازوبرگترین ایزدان است. خدای جنگ و پیروزی و نوکنندهی جهان است.همین قدرتمندی او باعث شده بود تا بین سربازان محبوب باشد و در نبردها او را بستایند و از او کمک بگیرند. این رسم به سربازهای سرزمینهای دیگر نیز منتقل شده است.ایزد بهرام، نیرومند و دلیریبخش است و صفتهایی شبیه ایزد مهر دارد که نگاهبان خانه و کشور است.در بهرامیشت آمده است که منثرهی (دعا یا وِرد) ویژهی بهرام آنقدر کارآمد است که اهورا مزدا از زرتشت میخواهد تا آن را فقط به خویشان و آتوربانان (نگهبانان آتش) بیاموزد، نه به هیچکس دیگر.یکی دیگر از ویژگیهایی که ایزد بهرام را به ایزد مهر همانند میکند، پیوند بهرام با چشم و بینایی است. او از بینایان و فراخدیدگان و دارندهی «سوکه» است؛ سوکه همان روشنی و تیزبینی چشمان است که در شکل «سوی چشم» یا نور چشم در زبان فارسی باقی مانده است.
«تیشتر، خدای باران»از دیرباز، مردمانی که در سرزمین ایران میزیستهاند، با خشکسالی دستوپنجه نرم میکردهاند. باران فرستادهای نیکو از خدایان بود که عطش تشنگان را مینشاند و کشتزارها را سیراب میکرد. باران، این هدیهی آسمانی، ایزد مخصوص خود را داشت: «تیشتر».تیشتر نام پهلوی این ایزد است و در منابع زرتشتی به نام تیشتره، تشتر یا تیر خوانده شده است.تیشتر، هر سال پس از پیروزی بر اَپوش، دیو خشکسالی، انبارهی باران را در دریای فراخ کرت میگشاید.تیشتر خدایی سراسر خیر و نیکویی است و صفات اهریمنی در او راه ندارد. اوست که آب را بین سرزمینها قسمت میکند و خداوندگار زایش و باروری نیز هست.جشن تیرگان، آیینی برای ستایش ایزد تیر در میان ایرانیان است.
«نبرد اساطیری تیشتر و خشکسالی »در اساطیر ایرانی آمده است که تیشتر در هیبت اسب زیبا و سفید با زینهای طلایی به دریا میرود و با اپوش که بهشکل اسبی سیاه است، سه شبانهروز میجنگد. اپوش که نیرومندتر است، بر تیشتر چیره میشود.
تیشتر به نزد اورمزد شکایت میبرد که ناتوانی من از آن روی است که مردمان مرا به شایستگی نیایش نکرده و قربانی ندادهاند. پس اورمزد، خود برای تیشتر قربانی میدهد و نیروی ده اسب و ده گاو، ده کوه و ده رود در تیشتر دمیده میشود. تیشتر که توانش فزونی یافته است، به نبرد دوباره با دیو خشکسالی میرود و پیروز میشود. با پیروزی تیشتر، آب در کشتزارها و چراگاهها جاری میشود و باران هستیبخش در هفت اقلیم زمین باریدن میگیرد.
«تیر، ماه ایزد تیشتر»تیر که چهارمین ماه سال است، به نام این ایزد بخشنده نامگذاری شده است. تیشتر دارای سه جلوهی مادی است. او در دههی نخست ماه تیر، به هیبت جوانی پانزدهساله ظاهر میشود. در دههی دوم، به شکل گاو نر و در دههی سوم، بهصورت اسب نمایان میشود.سیزدهمین روز از هر ماه به نام این ایزد، تیر نامیده میشود. هرگاه خشکسالی عرصه را بر ایرانیان باستان تنگ میکرد، در این سیزدهمین روز ماه به آئین نیایش تیر مشغول میشدند؛ به دشت میرفتند و برای چیرگی تیر بر دیو اپوش دعا میکردند و تیر یشت را از اوستا میخواندند.
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
70 لایک
بک میدم
پین ؟
کاراکتر های باب اسفنجی اگه انیمه ای میشدن (بررسی)
عکس از دازای(بررسی)
عکس از هرماینی (بررسی)
پینن؟
پستت عالی بود.اسمم به یکیشون مربوطهه
اممممم.
فک کنم inرو که هستی.
ام....
INXP
تقریبا درستهXNTPولی بیشتر مواقع INTP
چه قشنگ
Into
تو استیکرا بود😅
😂استیکرو تازه گذاشتم
دیس ایز ایلان ماسک
یه کتاب با موضوع اسطوره شانسی ایران باستان میخوام ولی پیدا نمیکنم
جالبه
پستت عالی بود
ج.چ: فکر کنم INFP یا ISFP
نهINTP
تستت قشنگ بود مبارکه ویژه شده ۱۵۰۰ امتیاز میدم به شما دوست عزیز👍🏻
بابت امتیاز مرسی 🌹 خوشحالم خوشت اومده