10 اسلاید پست توسط: هیچکس انتشار: 3 ماه پیش 374 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

امیدوارم خوشتون بیاد



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (14)
  • imageهیچکس سازنده
    من نه منم نه من منم

    ببخشید امتیازات من ته کشید و متاسفانه نمی تونم ۱۰۰ امتیاز بدم ببخشید و متأسفانه ۵۰ تا از این به بعد میدم

  • image(≡・x・≡)
    سونیک فن

    ی روز سوار سر سره بودم ی بچه پشتم را هل که برم گفتم آقا پسر میشه هل ندی
    یهو دیدم دختره😐
    پشمام ریخت
    گفتم هه آقا دختر

  • image𝘠𝘶𝘯𝘢
    مانند یڪ فرݜتہ زیباسٺ🩰

    عزیزم چرا بهم امتیاز دادی
    ممنونمممم

  • 108 امتیاز از طرف هیچکس به شما منتقل شد.
    ممنونم ، ولی چرا؟

  • imageببعی
    ز غوغای جهان بع بع

    ممنون بابیت امتیاززززز🥹💞💞💞💞

  • image♡♡𝐀𝐲𝐮𝐦𝐮
    ✩̣̣̣̣̣ͯ┄•͙✧⃝•͙┄✩ͯ•͙͙✧⃝•͙͙

    فقطـــ بیــســت فـــرشـــتـه به سیـــــصــد تایـــــــیـــــم💗🍭

    توهــــــم میــــــــخــــــوای جـزو هــــــــمون فرشته هـــــــا باشـــــــی؟ 💗🍭

    پــــــس فالـــــــــوم کـــــــــنــــــ💗🍭


    بـــــــــــک تا چنـــد روز💗🍭

    ادمــــــیــــــن فـــــــرشـــــــــته پـــــــین؟ 💗🍭

    • imageTeddy 🧸
      Off هستم معلوم نیست تا کی

      بک؟

  • imageدیپر
    🌲i"m dipper

    عالی بود

  • image𝕿𝖔𝖝𝖎𝖈
    ما ملت تاستچی ایم🎀🗿

    چرا کامنتم نصفه اومده😔

  • image𝕿𝖔𝖝𝖎𝖈
    ما ملت تاستچی ایم🎀🗿

    خاطره من اینه..:
    یه بار رفته بودیم خونه عموم،بعد سه سال،بعد من و دختر عموم پدر مادرامون رو راضی کردیم که ما رو ببرن شهر بازی،بعد رفتیم تونل وحشت،یه یارو با یه ماسک ترسناک و طبیعی اومد و ما باید دنبالش میرفتیم،خیلیییی حال داد،دختر عموم خیلی میترسید ولی من اصلا،بزور دستشو می‌گرفتم می‌کشیدم میگفتم بیا نترس،بعد اون یارو جلوتر از ما میزان و پشت در ها و دیوار ها قایم میشد و منتظر میموند که ما بیایم و بعد با تبر بپره جلومون،بعدش من بهش گفتم:اگه با اون تبره بزنی ،میزنمت🤡

    • imageℳℴℴ𝓃
      خدایاااااااا

      آفرین قهرمان

  • فرصت؟

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.