سلام این یک داستان کوتاه تک پارتی است. از ناظر عزیز ممنون میشم اگه که رد یا شخصی نشه. چون بنظرم مخالف هیچکدام از قوانین سایت نیست.
از تپه بالا میروم و نزدیک لبه پرتگاه میایستم و به منظره رو به رویم مینگرم. اسمان کاملا آبیست و بجز چند تکه ابر پنبهای، خورشید گرم که هرازچندگاهی پشت آنها پنهان میشود و مرغان دریاییای که به سوی افق میروند و نرم نرمک در آن محو میشوند، چیز دیگری به چشم نمیخورد. باد، موهایم را به رقص دعوت میکند و همچون مادری مهربان دست نوازشی بر سر چمنها میکشد. اینجا بهترین جا برای تماشا اقیانوس است. از اینجا به راحتی میشود آن را دید.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
زیبا بود
ممنون 🍃
خواهش
عالی بود🥹
ممنون 🦋