این اولین زمانه امیدوارم خوشتون بیاد (ناظر ترو خدا منتشر کن من سه بار فرستادم و رد شده)
خاله پتونیا:هری استوریا بیدار شید.با صدای فریاد خاله پتونیا از خواب بیدار میشویم هری:صبح به خیر استوریا.استوریا:صبح به خیر هری.دست همدیگر را میگیریم و به سمت آشپزخانه خانه میرویم خاله پتونیا:سریع صبحانه را حاضر کنید تا دادلی بیدار نشده.شروع کردیم به درست کردن صبحانه که دادلی از راه میرسد.خاله پتونیا:صبحت بخیر پسر خوبم تولدت مبارک عزیزم.عمو ورنون:تولدت مبارک پسرم.دادلی:من چند تا هدیه دارم؟عمو ورنون:چهل تاعزیزم خوبه دادلی:بدنیست.صبحانه را آماده روی میز میچینیم و وقتی میخواهیم سر میز بشینیم خاله پتونیا فریاد میزند.خاله پتونیا:شما دوتا دیشب ظرف ها رو نشستید برید ظرف ها رو بشورید.من و هری بدون صبحانه بلند میشویم و ظرف ها رو میشویم.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)