روزی ساده،مثل همیشه در گوشه ای از اتاقم نشسته بودم و حسرت میخوردم،حسرت میخوردم که چرا زندگی من اینگونه است؟ این سرنوشت من بود که با درد زندگی کنم؟ آیا این همون زندگی ای بود که آرزو آن را داشتم؟ آره...شاید تنها آرزو من مRگ بود.....شاید فقط باید خودم رو خلاص میکردم،
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
استعداد نویسندگیت 🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐
لامصب به این قشنگی چرا حمایت نشدهههههههه
چرا من به جا تو عصبی شدممممم؟
منم بیشتر از خودش عصبی شدم😔😂
به اعصاب نداشتت مسلسل باش
من دیگه خیلی عصبی شدم میدمت سوناکو😂
الان شد مموری
خیلی قشنگ بود
استعداد نویسندگیتت🛐🛐
کسایی که حمایت نمی کنن🚮🚮
اول فکر کردم فن فیکه🤧
عالی بود
فرصتتت