9 اسلاید پست توسط: کاربر ویژه انتشار: 3 ماه پیش 13 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
وای استان درخشان گیلان، استانی پر از خوشی و سبزه های زیبا ؛ براتون سوال شد رسمامون چیه نه؟ بریم به دل زادگاه گیلانی ها!
گیشه بری : بردن عروس به خانه داماد را به اصطلاح گیشه بری یا به زبان گیلکی گٚىشه بٚري میگویند. این قسمت پر هیجان ترین قسمت عروسی و نقطه اوج عروسی است. در همین حین صدای سازونقاره و ترانه خوانی و مبارک باد میآید. اما گویی در ضمیرفرهنگ جامعه مثل عروس که نگران خداحافظی از دوران کودکی و نوجوانی در خانه پدر یا همان دوران دختری است، دل نگرانی و تشویش وجود دارد و بنا به رسم به صورت های مختلف برای عروس ارزوی خوب و شادی میکنند
آیین محرم : آداب و رسوم گیلانی برای ماه محرم قدمتی دیرینه دارد. مردم گیلان از سال های دور با آیین ها و رسوم مختلف به استقبال مراسم ماه محرم می روند. در بسیاری از شهرهای گیلان هنوز آیین های قدیمی محرم حفظ شده اند و با شور فراوانی برگزار می شوند. آیین های سنتی ماه محرم در گیلان به شکل متفاوتی نسبت به شهرهای دیگر اجرا می شود. ماه محرم در استان گیلان همانند سایر همه شهرهای شیعه نشین دنیا ماه عزاداری و سیاه پوشی است. در این ماه مردم گیلان لباس های سیاه و تیره به تن می کنند و با مراسم و آیین های مختلف نوحه خوانی و علم گردانی برای امام حسین سوگواری می کنند. کلیه امام زاده ها، مساجد و اماکن مقدس نقاط تمرکز عزاداری در گیلان هستند. مرثیه خوانی در این مکان ها معمولاً طبق برنامه ای مشخص به زبان فارسی و گیلکی اجرا می شود. مراسم سینه زنی، راه اندازی دسته و زنجیرزنی نیز از آیین های مشترکی هستند که در گیلان نیز همانند دیگر شهرها در ماه محرم اجرا میشود.
علم بندی : یکی از جالب ترین آیین و سنت های عزاداری در استان گیلان آیین «علم بندی» است. درست از یک روز مانده به شروع ماه محرم تا روز ۷ محرم در بسیاری از شهرها و روستاهای گیلان آیین علم بندی برگزار می شود. مراسم علم بندی به این شکل است که هر کس نذری دارد، یک پارچه سبز به علم می بندند و شمعی روی آن روشن می کند تا در طول ماه محرم به حاجت خود برسد. در طول این مراسم معمولاً از مردم با نذری های مختلف پذیرایی می شود و در مساجد و حسینیه ها دسته های سینه زنی، نوحه خوانی و عزاداری اجرا می شود. مراسم علم بندی معمولاً در شهر ماسوله و آستانه اشرفیه به طور جدی تری برگزار می شود و مردم زیادی از دیگر شهرها برای تماشای این مراسم و همچنین اجرای آن راهی ماسوله و آستانه می شوند. جالب است بدانید که مردم ماسوله به مراسم علم بندی، «طوق بندی» می گویند.
علم واچینی : «علم واچینی» در روز عاشورا یا سومین روز شهادت امام حسین اجرا می شود و زمان آن در برخی شهرهای گیلان متفاوت است. در این روز افرادی که در مراسم علم بندی شرکت کرده اند، دوباره دور هم جمع می شوند. افرادی که در این فاصله حاجت روا شده اند و به خواسته خود رسیدند، بین مردم نذری پخش می کنند و گوسفند قربانی می کنند. سپس در مراسمی پارچه های بسته شده به دور علم باز می شود و علم را در یک پارچه می پیچند و درون خمره ای در مسجد قرار می دهند. روی علم باید کاملاً پوشانده شود تا کسی به آن دست نزند و تا سال بعد دوباره در مراسم علم بندی از آن علم استفاده می شود.
نوروز خوانی : نوروز خوانی از مراسم آخر هر سال در گیلان است. نوروز خوانی که هم اکنون نیز کم و بیش رواج دارد، در گیلان نماد ورود بهار و خیر و برکت است. برای این کار گروهی نوروزخوان در کوچه و خیابان به راه می افتند و اشعاری می خوانند. از معروف ترین این اشعار می توان به “دوازه امام” و “عروس گوله” اشاره داشت. اغلب نوروز خوانان نخست دوازده امام را می خوانند و وقتی به قسمت ترجیع بند می رسند، آن را دو نفری تکرار می کنند و بعد نوروز و نوسال می خوانند. این شعر چنین آغاز می شود: همی خوانم امام اولین را شه کشور امیرالمومنین را، وصی و جانشین یعنی علی را، به یاسین والف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز، امام دومین هم دسته گل شفاعت می کند او بر سر پل، حسن بابش سوار است او به دلدل، به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز. این شعر در مدح دوازده امام ادامه می یابد.
گل گله چهارشنبه : از دیگر مراسم کهن ایرانیان که در گیلان هم با بعضی تغییرات جزیی به آن می پردازند، “چهارشنبه سوری” است که در غروب آخرین سه شنبه سال و در شب چهارشنبه انجام می شود. به این منظور خار، بوته، گون و کاه جمع آوری می شد و با درست کردن پشته هایی که معمولاً رو به سمت قبله می نهادند و سپس آتش زدن آنها، از روی آتش می پریدند و هنگام پریدن با خوشحالی می خواندند : گل گله چهارشنبه به حق پنج شنبدولته، زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، بایه. معنی : ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری رخت بر بندد و نوبت سرخی و نشاط وخرمی فرا رسد. دوره نکبت و ناکامی به سر آید و دولت و اقبال روی نماید. این سنت که از روزگار زرتشت و حتی جلوتر بر جای مانده، در دوران اسلامی با اعتقادات مردم در هم آمیخته و رنگ و بویی دینی گرفته است. دود کردن اسپند هم از این رسوم است که سعی می شد از سادات خریداری شود و به هنگام دود کردن آن زمزمه می کردند : عاطتیل کن، باطیل کن تی مرده ماره بیرون کن، اسفند دوکن چاووس بایه مردمار به هوش بایه. معنی : عاطل و باطلش کن و چشم زخم را از وجودها دور ساز. مادر شوهرت را بیرون کن. اسپند دود کن تا چاووش بیاید. تا مادر شوهرت به هوش بیاید. علاوه بر این به نیت این که دختران به زودی به خانه شوی بروند، دختران دم بخت را چند ساعتی از خانه بیرون و خانه تکانی می کردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از دیگر آداب این روز به شمار می رفت. مراسم چهارشنبه سوری در نواحی مختلف گیلان با تفاوتی اندک اما شبیه به هم اجرا می شد و گاه شلیک تیر و ترکاندن ترقه نیز در برنامه جای داشت. گاه نیز به نیت برکت، یکی از اهالی با تبر به سمت درختی که بار نمی داد می رفت اما با ضمانت دیگران برای بار آوردن درخت در سال بعد، شخص تبر به دست از قصد خود منصرف می شد.
دیگر برنامه های گل گله چهارشنبه : فالگوش ایستادن از دیگر برنامه های چهارشنبه سوری بود. برای این کار، در گذرگاه ها می ایستادند و با شنیدن پنهانی نخستین کلمات عابرین، مفهوم آن را حمل بر توفیق یا ناکامی خود در سال آتی می شمردند. قاشق زنی از دیگر رسوم اجرایی این شب بود که معمولاً جوانان و بیشتر دختران به در خانه همسایه ها می رفتند و با پنهان کردن روی خود و بدون دادن آشنایی، خواستار هدیه می شدند. نقل و نبات و تنقلات از عمده ترین چیزهایی بود که در کاسه قاشق زنان جای می گرفت. شال اندازی در مناطق روستایی کوهستانی از رسوم شایع چهارشنبه سوری بود و گاه حالت نوعی خواستگاری از دختر صاحب خانه را داشت. معمولاً به گوشه شال اینان مقداری شیرینی و آجیل به عنوان هدیه صاحب خانه بسته می شد و شال اندازان بدون مشخص کرن هویت خویش به خانه فرد دیگری می رفتند.
یکی دیگر از مراسم قبل از سال نو، اجرای یک نمایش عروسکی به نام «آینه تکم» است که در نواحی غربی استان گیلان انجام می شد. «تکم چی ها» از آذربایجان به نقاط هشتپر و حتی انزلی و رشت می آمدند و پیام آور رسیدن سال نو و نوروز می شدند. «تکم» عروسکی به شکل بز بود که به دسته ای متصل می شد و آن را با پارچه ها و منجوق های رنگی و پر می آراستند و با بالا و پایین بردن دسته ای که از میان چوبی سوراخ دار می گذشت، آن را به حرکت و جنبش وا می داشتند. در کنار این نمایش با صدای دو چوب که به هم می خورد و آهنگی شاد را تداعی می کرد، تکم چی ها ترانه هایی خوش آهنگ می خواندند.
کشتی گیله مردی : کشتی گیله مردی بیشتر در تابستان و اعیاد و عروسی ها انجام می شود. این کشتی در محوطه ای محصور به نام «یسمبر» یا «سنبره» میدان برگزار می شود. کشتی گیران شلوارهایی به نام «لاسپار» به پا نموده و بالاتنه آنها برهنه است و با حرکات نمایشی قدرت خود را به رخ حریفان می کشند.
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
عالی
عالیبود🙃🪴