سلاممممممم لطفا حمایت شه❤🥲 فالو=فالو
توجه" نیمی از این داستان تخیلی و نیمی دیگر جنبه زندگی دارد"
ملچ ملچ (در حال خوردن)... ونی:چیزی نمی خوری؟)) رابرت:نه ممنون؛ میل ندارم. ونی: اونجا بهت چی گفتن که الان انقد تو خودتی؟)) رابرت به پنجره نگاه می کند و با انگشتانش قطرات باران را از پشت شیشه دنبال می کند:هیچی. چیز خاصی نگفتن.))
ونی:ولی من مطمعنم یه چیزی شده آخه قلبم خیلی تند میزنه.)) رابرت:واقعاً؟ البته حق داری چون ممکنه اعدامش کنن...)) ونی:نه لطفا اینطوری نگو اون نمیخواسته از عمد کسی رو بکشه.))
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
واقعا خیلی خوبه👀
البته فعلا باید بقیه پارتا هم بخونم تا بیشتر بگم:)
100 امتیاز بریزید 4 تا از تستاتون لایک میشه
کامنتم میزاری؟؟
حتما تو هم خیلی به امتیاز نیاز داری🌷
پس مشکلی نیست میتونی توی نظرسنجی آخر من شرکت کنی🌱
یه قرعه کشی ده هزار امتیازی!هرشانس فقط ۲۰۰ امتیازه.پس بدو و شانس خودت رو امتحان کن تا ظرفیت پر نشده
پین؟