سفر به سیاره کارال

سلام اسم من لونا هستش من از بچگی به فضا و سیارات علاقه داشتم. من در ۲۱ سالگی در آزمون فضانوردی قبول شدم . آزمون های بسیار سختی بود حتی با اینکه خیلی تمرین کرده بودم استرس داشتم ولی آخر سر قبول شدم. تونستم به ماه و مریخ سفر کنم .

من امسال میخواستم به اطراف زحل سفر کنم. البته من تنهایی سفر نمی‌کردم من دو تا همکار داشتم اسم اونها آلیس و فلوید بود.

آز خانواده هامون خداحافظی کردیم و بعد سوار سفینه شدیم. چند روزی گذشت که ناگهان سفینه به شهاب سنگ برخورد کرد .

من و همکارانم به اینطرف و اونطرف پرتاب شدیم. سرم به جایی برخورد کرد و من بیهوش شدم .

وقتی به هوش اومدم سفینه در حال سقوط نبود . رفتم بقیه رو بیدار کردم. آلیس گفت : چیشد ما الان زنده ایم . فلوید گفت : ما الان کجا سقوط کردیم ؟. گفتم بیاین از سفینه بریم بیرون تا بفهمیم .

همگی کلاه های فضانوردی هامون سر کردیم و از سفینه بیرون اومدیم . ولی چیزی که دیدیم باور نکردنی بود . چیزی که دیدیم یه ..... ادامه دارد