بزن بعدی -->
هوا سرد تر از آن بود که کسی بیرون بماند
معمولا بیشتر آدم ها در خانه شان در کنار بخاری بودند.
مردی برای کار مجبور شد به بیرون برود ناگهان بچه ای را دید که لباسی نازک به تن کرده است و از سوز سرما میلرزد بچه میلرزید و گریه میکرد مرد گفت: برای چه آمده ای بیرون چرا در خانه ات نماندی
بچه گفت : سردم است اما خانه ای ندارم که درآن بمان
مرد نگاهی به دور و بر خودش کرد سپس کاپشنش را تقدیم به پسر بچه کرد
مرد سریع دوید و از آنجا دور شد به طوری که اثری از آن مرد دیگر دیده نمی شد
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
54 لایک
خیلی خیلی خیلی خیلی... قشنگ بود>>>
نمیدونم چطوری توصیف کنم 🥲🤍
ممنون :)
خیلی قشنگ بوددددددد🧡
مثل خودت ❤️🔥❤️🔥❤️🔥
خیلی عالی مینویسی !!!
نمی تونم با کلمه توصیفش کنم .
مرصیییی😍😍❤️🔥
وایی خیلی خوب مینویسی>>>>
مرصیی😍😍❤️
اسمت تو توی اون پست نصیحتی از من برای تو بده که وایبت رو توی تست بعدی که قراره بذارم باشه 🤭💖
نوشتنت🛐🛐
عالیی
خیلی غمگین و قشنگ بود:)آدم بعد خواندنش لبخند رو لبش میاد ولی تو دل آدم یه جوری خالی می شه
مرصییییی واقعا به این حرفت نیاز داشتم
روزمو ساخت 🥲🥲💔💔
نمیتونم بگم چقدر قشنگیه کلمه ای برای توصیف زیباییش ندارم 🥺✨🤍🌊
واییییییییییی ممنونم کیوتم 🥲😍😍😍❤️🔥
🤍🌊☁️
خیلی غلط نوشتاری داشت 🥲❤️🩹
بسی زیبا
ممنون ♡
وای چه قشنگ بود
مثل خودتون ❤️
امتیاز برا چی خوشگلم؟🥺🤭 مرسی
خواهش می کنم لیاقت تو بیشتر از این حرفا است ببخشید کم بود چون همین و فقط داشتم😂🥲❤️
فدات بشم مننن
خیلی ممنونم 🥲❤️
بابت امتیاز