★تئوری‌ام‌وی‌نامی؟★

خلاصه‌ی ام‌وی اینه که نامجون درواقع یه آدم اشتباه توی همه‌ی موقعیت های زندگیش بود. کم کم اوضاع زندگیش توی همه‌ی اون مکان ها خوب به نظر میومد اما بازم میدونست به اون مکان تعلق نداره تا وقتی که آدم درستی رو ملاقات کرد(خودش رو پیدا کرد) و بالاخره تونست زندگی واقعیش رو پیدا کنه.

تو همه‌ی موقعیت‌هایی که نامجون بود به ما در قفل شده رو نشون میدادن که یعنی چیزی که مهمه اونجاست با وجودم تمام خنده ها و ترس ها و ناراحتیای مسیر. بعده اینکه نامجون با فرد درستش ملاقات کرد(خودش رو پذیرفت) بالاخره مسیر واقعی زندگیش رو پیدا کرد و زندگی جدیدی براش شروع شد.

نامجون از یه موقعیت به موقعیت دیگه میرسید و به نظر اوضاع خیلی پیچ در پیچ میومد‌، اما این زندگیه ، اون گم نشده بود! فقط راه درستش رو پیدا نکرده بود تا بتونه یه شروع خوب تو این مسیر داشته باشه! اما طی این پروسه خندید، ترسید، ناراحت شد، با ادمای مختلف بود و در نهایت خودش و مسیرش رو پیدا کرد.

اینکه نامجون اول با پریشونی از موقعیت های مختلف فرار میکرد اما بعدش تو همون مکانها شاد بود نشون میده که میتونست تو همه‌ی اون زندگی ها خوشحال باشه که یعنی همه‌ی اون قسمت ها(موقعیت های مختلف زندگی) درست بودن فقط لازم بود خودش رو قبول کنه و ورژن درستی از خودش باشه ، میتونست تو همون مسیر هایی که پیش پاش بود بمونه اما در نهایت مسیری که دوست داشت رو پیدا کرد.

به طور خلاصه این اهنگ نماد کساییه که تو مسیر زندگیشون دچار سردرگمی شدن اما باید یادشون باشه که همه‌ی اینها بخشی از زندگیه و باید بگذره. اگر تو مسیر اجباری قرار گرفتن و بهشون سخت میگذره یادشون باشه ممکنه اینم یه جواب درست باشه پس باید خوشحالیشون رو بسازن. و در نهایت اینقدر حرکت کنن تا بتونن مسیر درست رو پیدا کنن و یا بهترین ورژن خودشون تو اون مکان باشن.