خوش اومدی...
شمع های درخشان روی کیک که «18» رو نشون میدادند به من چشمک میزدند و شعله های شمع بی قرار بودند. آن شب، تولد رویایی من بود. همه دوستانم اینجا بودند ، برای من! همه برای من یکی یکی کادوهای بینظیری روی میز عظیم قرار میدادند .جمع هماهنگ آهنگ تولدت مبارک را میخوندند، در آن لحظه وظیفه من آرزو کردن فوت کردن آتش های شعله ور است. آروزی من... ناگاه حرف های مادرم را به یاد آوردم که میگفت عزیزم مرا به یاد بیاور. آروزی من.... فقط شادی دیگران است. یک،دو،سه. شمع هارا فوت کردم.دخترا جیغ زدند و بالا پایین رفتند، منم خوشحال شدم. به یکی از بچه ها وظیفه دادم برق را خاموش کند و موزیک از باند پخش کند تا برقصیم.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
42 لایک
قرعه کشی ۱۰۰۰۰ امتیازی 🍓
هر کاربر میتونه بی نهاییت شانس داشته باشه
هر شانس فقط ۵۰۰ امتیاز🌷
برای شرکت به نظرسنجیم سر بزن🍓
زیبایی تست/پست های شما لایق حمایت است☆★☆
ممنونمم
☆★☆
عالی بود کهههه 🤡
مرسیی
سلام بشههه 🌞🌹
خوبیی
مرسی تو چطوری 🥸🌹
خدایااااا
زیادی قشنگ بود=)
وای مرسیی
قلبممممممم خیلی قشنگ بوددددد
مثل شماتت💖🥹
مث تو💗💗
زیبا بود
مثل شما💗
اوفف ایجان
:)💖
بگید که پسره زنده بودددددد و بهم رسیدننننن
ولی خیلییییی قشنگگگگ بوددد ✨🥺😧
خب حقیقتا پسره مرده و زیر قبره.... :)
مرسی زیباروو
نشد که🥺💔
^-^
🥹
اه گلبم:+
خوب بود زیبا؟
آره زیبا بود>>>
مثل شما
مرسیی