شبی در غرب p1

حدودا از وقتی اون بچه گم شده ۱ هفته میگذره و هیچکدوم از آرژانس کارآگاهی نتونستن۲معما رو حل کنن داشتن توی مخفی گاه آرژانس ده.. وا میکردن کوتارو:انقدر دعوا نکنید حتما راهی هست که پیداش کنیم پس اعصابتون رو روی سر هم دیگه خالی نکنید.الکسا:کوتارو راست میگه اگه الکی دعوا کنیم به هیچ جا نمی رسیم فقط اعصاب خودمون رو به هم میریزیم.ورونیکا:میشه یکی تکلیف ما رو مشخص کنه یکی میگه بریم پیداش کنیم از طرف دیگه الان ساعت ۲ شبه و هیچ کی بیرون نیست بمونیم و تا صبح بشینیم اینجا یا بریم ببینیم میتونیم جای بچه رو پیدا کنیم یا نه؟ کوتارو:من میمونم اینجا و دوربین های مخفی که توی تمام شهر هست رو میبینم شاید یه چیزی پیدا کنم نارین:آره همین کار رو بکن

توی مقر اصلی قا..تلان: آیو:هنوز منتظریم دیوید بیاد بچه رو بده؟کارای:بهش زنگ میزنیم اگه جواب داد هیچی اگه نداد چیکار کنیم؟ هیچ کی راه حلی برای اینکه بچه رو چطوری بخرن نداشتن که سندی اومد داخل مقر.سندی:دیوید ساعت ۴ میاد اینجا تا اون بچه رو بهمون بده پس انقدر صداتون رو بالا نبرید لطفا هارو:خب پس دیگه مشکلی نیست؟ همه به هارو نگاه میکنن هارو:چیه؟ سوال کردم فقط سندی:نه مشکلی نیست فقط اینکه تاچیهو برو و برای اون بچه یه جا باز کن تا بخوابه ماریا تو برو کمکش

کیوکا:خب کوتارو چیزی پیدا کردی؟ -نه هنوز نه ولی بچه هه رفت توی مغازه بر هم نگشت شاید صاحب مغازه بوده!+احتمالا یکم صبر کن شاید اومد بیرون بعد ۱ ۲۰ دقیقه: کوتارو و کیوکا خسته شدن کیوکا:امکان نداره صاحب مغاره بوده باشه کوتارو:آکنی بیا اینجا یه چیزی فهمیدیم آکنی:باز ۳ نفره تنها شدیم صدام زدیم خالی ببندین؟ کوتارو:نه واقعا میگم اون دختر رفت داخل بیرون هم نیومد ممکنه صاحب مغازه بوده باشه؟

آکنی:واقعا نمیدونم صبح میرم بازجوییش میکنم ورونیکا:ما برگشتیم چیزی پیدا نکردی کوتارو؟ کیوکا:پیدا کردیم کوتارو خودت توضیح بده کوتارو:اون رفت توی مغازه و بعد ۲۰ دقیقه بر نگشت ممکنه صاحب مغازه باشه ولی مطمئن نیستم خودش باشه ورونیکا:چه عالی کوتارو:الان تیکه انداختی؟جدی میگم کیوکا و آکنی شاهدن مگه نه؟