عمارت MBTI/پارت 12 (13)

ENTP به سمت اتاق ENTJ میره، توی راهرو متوجه ی یک نامه میشه، نامه رو برمیداره و بهش نگاه میکنه پشتش نوشته برای ENTP.. نامه رو باز میکنه. داخل نامه:(اون کسی که از همه بهت نزدیک تره) با خوندن این جمله فقط یکنفر به ذهنENTP اومد. با عجله به سمت اتاق INTP میره در رو محکم با لگد باز میکنه و میره یقه ی INTP رو میگیره: (کار تو بود، نه؟!! کار خودت بود!!)

INTP با قیافه ی پوکر فیس: (چی کار من بود؟) ENTP نامه رو محکم میزاره روی میز:(این و بقیه ی نامه ها، تو بودی که هی نامه مینوشتی، حالا به من بگو شریکت کیه؟!! INTJ ؟؟) INTP میخنده:(درسته کار من بود) ENTP:(نامه ها رو تو نوشته؟) INTP:( نه، شریک عزیزم اینکارو کرد😏) ENTP:(شریکت کیه؟؟؟) INTP:(عشق عزیزت INFJ) INTP شروع میکنه به خندیدن. ENTP:(چ... چی؟ چرا؟) INTP:( بعد از او شکست مضحکانه ی نقشه ی تو تصمیم گرفتم ازت انتقام بگیرم و INFJ الان بهترین دوست منه و هر آسیبی که به من بزنی INFJ ازت ناراحت میشه و دیگه احتمال اینکه باهات دوست بشه خیلی خیلی کم میشههه

ENTP که انگار اصن خورد شده بود یقه ی INTP رو رها کرد. ENTP:(چطور.. چطور INFJ رو راضی کردی؟) INTP پوزخندی زد:(INFJ برعکس ظاهرش زود با آدما صمیمی میشه، فقط کافیه باهاش صحبت کنی و یک موضوع مشترک باهاش پیدا کنی.) ENTP: (تو اینو از کجا میدونستی؟ ) INTP: (تعقیبش کردم 😏😎) ENTP: (تو چیکار کردی؟ 😨😡) ENTP قبل از اینکه جوابی بشنوه از اتاق خارج میشه و وارد اتاق ENTJ میشه که از قضا INTJ هم اونجا بوده میشه و با لحن فوری میگه:(یک مشکلی پیش اومد!!) XNTJ:(چه مشکلی؟)

ENTP: (شاید باورتون نشه اما INTP استاکر شده!!) {استاکر به کسی میگن که یک نفر رو مورد هدف قرار میده و تعقیبش میکند} ENTJ: (چیی؟ کی رو تعقیب میکنه؟) ENTP:(خب، INFJ..) INTJ قهوه ای داشته میخورده رو تف میکنه بیرون (بلا نسبت شما) INTJ:(چی؟!!! چی گفتی؟!!! INFJ؟) INTJ سریع از اتاق ENTJ خارج میشه بقیه (ENTX) هم پشت سرش میرن. وارد اتاق INTP میشه در رو محکم میکوبه و یقیه ی INTP رو میگیره. ENTJ هم با نفرت نگاه میکنه. حالا اینا یکم بحث میکنن، که INTJ میخواد INTP رو بزنه که ناگهان...

تمامممم