خب بچه ها ببخشید طول کشید واسه پارت 2 بنظرم که خیلی باحال تر شده این پارت حالا نمیدونم این نطر منه البته🥲🥲 امیدوارم خوشتون بیادددد
که ناگهان ماه قرمز رو دیدم
وحشت کرده بودم که چطوری انقدر بهش نزدیک بودم
یک شکافی ایجاد شد و یهویی من وبه داخلش کشوند
و از خواب پریدم
از رو تخت بلند شدم و نفس نفس میزدم
الیسا: این دیگه چه خوابی بود
بلند شدم رفتم که آب بخورم که دیدم اصلا نمیتونم از اتاقم خارج بشم
دور و ورم رو نگاه میکردم که یهو خودم و روی تخت دیدم
خشکم زد
امکان نداشت من الان وایساده بودم
رفتم نزدیک تر تا خواستم بهش دست بزنم، دستم از روش رد شد
انگاری اون جسم من بود
که یهویی....
یه پنجره ای ظاهر شد و منو به داخل خودش کشید
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
به داستانم سر بزنید: دخترک گمشده 🔮🌷
پین ؟!
عالیییی
عالی بود 🔮
ناظر بودم 🌷
عههههه مرسییییی✨️🥲
🔮🌷
عالی بودش
مرسیییی
پستت لایکه پستمو بلایک✅️
پرفکت