در این مطلب قصد داریم چند داستان کوتاه و آموزنده را به شما ارائه دهیم.
در زمانهای گذشته، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بیتفاوت از کنار تخته سنگ میگذشتند؛ بسیاری هم غر میزدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بیعرضهای است و… با وجود این هیچکس تخته سنگ را از وسط بر نمیداشت. نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسهای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکههای طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: هر سد و مانعی میتواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
تستت عالی بود
بک میدم💕
میشه پین کنی😘
عالـی بود😇🪄
قرعه کشیه یه سر ب نظرسنجیم بزن
حتما گلم
میشه از من که کاربر جدیدی ام حمایت کنید🤭🥲🥺💖
ممنون میشم به پروفایلم سر بزنید
ب نظر سنجی خوشمزه من سر بزنید پشیمون نمیشید🤭🍮🥝🙂🍡 🤤
تست متفاوت و ارزشمندی بود !
مرسی عزیزم
خیلی هم عالی.
میشه به نظرسنجیم سر بزنید و کامنت بزارید؟!
ادمین ساری ولی پین؟>>
خیلی سریع بک میدم🌸
بیوگرافیم رو لایک و کامنت بزارید سه پستتون لایک میشه.فقط تا ۵۰ لایک!🍶
ادمین پین؟💐
عالیی بود😍❤
مرسی گلم