یادتونه پارت 3 رو نزاشته بودم؟اینم از پارت 3
از زبان بل:
بعد از یک ساعت تاک بیدارم کرد.نیشش باز بود و یک کوتوله تاکسی رمی شده رو گرفته بود دستش:"نظرت چیه؟قشنگه مگه نه؟"
آه کشیدم و از جام پاشدم و هلش دادم به سمت بیرون اتاق و درو بستم.تاک همیشه همین شکلی بود و همش می خواست به من ثابت کنه که دیوونه ترین و باهوش ترین و قوی ترین سایفر خانواده است...توی آينه یه نگاهی به خودم انداختم.هنوز همون لباس خاکی مسخره تنم بود...یه بشکن زدم و لباسم تبدیل شد به یک کت و دامن بلند.موهام رو بافتم و رفتم طبقه پایین.طبق معمول بیل و تاک رو بهه روی هم نشسته بودن و داشتن مسابقه می دادن.هر دفعه یه جور مسابقه بود:بهترین پیشنهاد برای جمع کردن یه مجموعه،بهترین سم ساخته شده برای فلج کردن افراد،بهترین پیشنهاد برای ساخت یه بعد دیوونه کننده و... .بیل تا من رو دید یه پوزخند زد:"خوابالوی اعظم بیدار شد" ولی بعدش یکم جدی تر شد و پرسید:"از کجا فهمیدی اون بیدار شده؟"
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
هرکس یه نکته ای که از داستان فهمیده رو بگه
کی تیتس وارد داستان میشه؟
اصلا نقشش قراره چی باشه؟
قراره یکی از فرمانروا های ..... باشه
فرمانروا؟
جالبه
امیدوارم جالب باشه
عالی بود👌👍
بالاخره تاک وارد داستان شد پس از انتظار طولانی
عالییییی
به گمانم فهمیدم
اون تیکه آخر درباره آرتمیس
احتمالن داشته به زمان های آینده نگاه میکرده
جالبه
درست بود؟
میشه گفت تقریبا درست بوده
ممنون
هعییی بعد یه قرن تست جدید درباره ابشار جاذبه پیدا کردم🥲
عالی مثل پرتقالی
من یه فرمانروایی ساختم اینجا ما جشن های مختلف و وظیفه های مختلف داریم . اینحا جوخه های مختلف هم داریم که به ۷ نفر اول اجازه ریاست به اون ها رو می دیم.❤️🩹
ببخشید واسه تبلیغ
پین ؟؟
عالی
بک میدهههم
عالی بود💝👌
راستی کی دوباره شخصیت من یا بقیه شخصیت ها که اوایل بودن وارد داستان میشن؟
به همین زودی ها