بی ثباتی شخصیت چیست؟

بی ثباتی چیست؟ بی ثباتی به این معناست که فرد در نهایت در احساسات و واکنش های خود به رویدادها، غیرقابل پیش بینی می شود. به عبارت دیگر، آنها ممکن است هر بار واکنش کاملا متفاوتی نسبت به موقعیت مشابه نشان دهند. در بسیاری از موارد، یک فردی که از نظر عاطفی و شخصیتی ناپایدار است، ممکن است نشانه ای باشد که او از یک مشکل شخصیتی مانند افسردگی یا اضطراب رنج میبرد.

مهم است که یاد بگیرید برای درمان بی ثباتی عاطفی، برخی از علائم بی ثباتی عاطفی را تشخیص دهید. از رایج ترین علائم و نگرش ها میتوان به این موارد اشاره کرد:

۱_واکنش‌های غیرمنتظره‌ای از خود نشان می‌دهند: اگر فردی در شرایط مشابه یا به شیوه‌ای بسیار نامتناسب یا متفاوت از بسیاری از افراد دیگر واکنش نشان دهد، ممکن است نشانه‌ای از این باشد که ما با فردی ناپایدار روانی روبرو هستیم.

۲_خلق و خوی او به سرعت تغییر می کند: اگرچه نوسانات خلقی در همه رایج است، اما زمانی که زیاد اتفاق بیفتد می تواند نشانه بی ثباتی عاطفی باشد. یعنی بدون هیچ دلیلی، فردی که بی ثباتی عاطفی دارد ممکن است بیش از حد غمگین یا ناراحت شود.

۳_فرد به سختی آرام می شود: در دوره های فشار یا اضطراب، آرام شدن برای همه ما دشوار است. اما واکنش بیش از حد یا هیجان بیش از حد در مورد چیزهای کوچک می تواند یکی از نشانه های عدم ثبات عاطفی باشد.

رفتارهای تکانشی: فردی که از بی ثباتی عاطفی رنج می برد اغلب می تواند در رفتارها و نگرش های خود بیش از حد تکانشی یا نامنظم به نظر برسد. در واقع، افراد ناپایدار ذهنی می توانند بدون فکر تصمیم بگیرند، زیرا قادر به کنترل مدیریت احساسات در مورد برخی از کلمات، رویدادها یا نگرش های دیگران نیستند

فرد ناسازگار است: فرد ناپایدار نیز ناسازگار عمل می کند. این بدان معناست که گاهی اوقات افکار خاصی با نگرش های خاص ناسازگار هستند یا برعکس. به عبارت دیگر، می تواند به این معنا باشد که فرد یک روز به یک ناامیدی واکنش خنثی نشان می دهد و روز بعد این واکنش کاملاً متفاوت است.

روابط متشنج هستند: اگر به نظر می رسد یکی از نزدیکان شما همیشه پل های ارتباطی با دوستان یا خانواده قدیمی شما را می سوزاند، یا در حفظ روابط با مشکل مواجه است، این می تواند نشانه واضحی از بی ثباتی عاطفی باشد. در بسیاری از موارد، یک فرد از نظر عاطفی ناپایدار ممکن است در هر یک از روابط خود دچار مشکل شود. بنابراین، آنها ممکن است دوستی ها یا روابط بسیار زودگذری با دیگران داشته باشند یا حتی در چندین زمینه از زندگی خود دچار درگیری شوند.

فرد در کنترل احساسات خود مشکل دارد: افراد با ثبات عاطفی می دانند چگونه احساسات خود را کنترل کنند. از سوی دیگر، یک فرد از نظر عاطفی ناپایدار ممکن است کنترل احساسات خود را بسیار دشوار بداند.

درمان بی ثباتی شخصیت اصلی ترین و مهم ترین راه برای درمان بی ثباتی شخصیت، مشاوره روانشناسی است. روان درمانگر با ریشه یابی مشکل و روانکاوی شما، سعی در درمان بی ثباتی شخصیت میکند. ما در کلینیک روانشناسی دکترسلام این امکان را برای شما فراهم کرده ایم که بصورت 24ساعته بتوانید به روش حضوری یا تلفنی یا آنلاین با روانشناس در ارتباط باشید و مشکلات خود را برطرف کنید. فایده‌ای ندارد که خودتان را برای چیزهایی که دیگر نمی‌توانید کنترل کنید، قضاوت کنید. به عبارت دیگر، به جای اینکه خودتان را به خاطر احساس ناراحتی قضاوت کنید، سعی کنید آن احساس را بپذیرید و به این فکر کنید که ریشه بوجود آمدن مشکلات چیست و چگونه میتوان از بروز مجدد مشکلات جلوگیری کرد. همچنین یافتن معنا در هر چیزی اغلب یک مکانیسم دفاعی است که ما باید با ترس از عدم اطمینان مقابله کنیم. برای برخی از افراد، به ویژه آنهایی که بی ثباتی شخصیت دارند، عدم قطعیت روشی رایج برای اجتناب است که ایجاد استرس میکند و باعث وسواس فکری و بی ثباتی میشود. به همین دلیل مسائل کنترلی اغلب نشانه ناامنی و ترس از ناتوانی است. همانطور که نیاز به یافتن معنا در همه جا نشانه ترس از عدم اطمینان است، نیاز به کنترل همه چیز نشانه ای از ترس از احساس ناتوانی است. بنابراین، باید یاد بگیرید که بدانید قدرت کنترل شما بسیار محدود است و فقط می توانید بر رفتار، نگرش و افکار خود تأثیر بگذارید.

درباره بی ثباتی شخصیت بی ثباتی شخصیت برای خود شخصی که با این مشکل مواجه است بیشترین آسیب را دارد. فردی که بی ثباتی شخصیت دارد در جامعه میتواند به عنوان یک فرد دمدمی مزاج، یک فرد بدقول و یا یک فرد غیر قابل اعتماد شناخته شود. تعدادی عادت وجود دارد که می تواند باعث بی ثباتی شخصیت در فرد شود. اگر آنها را بشناسیم و به آنها رسیدگی کنیم، بهتر می توانیم احساسات خود را مدیریت کنیم و به درمان بی ثباتی شخصیت بپردازیم. همه ما احساساتی را تجربه می کنیم که ممکن است به ما صدمه بزنند. اما برای مقابله با بی ثباتی شخصیت، باید رابطه خود را با عواطف و احساسات خود بهبود بخشید. این شامل پرورش و کار بر روی راه های سالم تری برای پاسخ به آن است. مثلا گاهی اوقات ما معتقدیم که همه افکار ما واقعیت هستند. ولی در بسیاری از موارد، ذهن ما برای حفظ امنیت ما را فریب می دهد. نمونه این موارد در اهمال کاری به وضوح دیده میشود. بنابراین ما باید این را در ذهن داشته باشیم و از باور صادقانه هر چیزی که به ذهنمان می رسد دست برداریم