بعد از یک ماه...
به اطرافم نگاه کردم تا ببینم صدای چیه. که دیدم لیدی باگ،کت نوار و چیتا گرل به سمت وب میکر حمله ور میشدند. وب میکر:"چی؟! اینجا چه خ..."قبل اینکه وب میکر حرفش رو تموم کنه لیدی باگ با سرعت با یویو اون رو پایین کشید. بعد کت نوار با چوب دستیش معجزهگرم رو از دستش انداخت. در نهایت چیتا گرل معجزهگر رو برمیداره و با لگ.د های محکم و پیاپی به عنکبوت هایی که من رو اسیر کرده منو آزاد کرد. تقریبا نصف بیشتر بدنم به حالت عادی برگشته بود و قبل اینکه کامل دیده بشم معجزهگر رو از دست چیتا گرل گرفتم و گذاشتم رو سرم و بعد از چند ثانیه، کاملا به حالت ابر قهرمانی برگشتم. چیتا گرل:"حالت خوبه؟" شدو:"آره خوبم." در همین حین وب میکر سرش رو بالا آورد و لبخند زد. وب:"خب خب میبینم کسایی که به منبع قدرتشون نیاز دارم به علاوهی یه نفر اشانتیون با پای خودشون اومدن اینجا. پس ما یه نبرد پر و پیمون در پیش داریم." کت:"نه بابا؟ آره آره حتما!"
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)