آینه نفاق انگیز و اچ پی

هری: دیدن مادر و پدرش و بر خلاف فیلم، پدربزرگ و مادربزرگش رو هم می بینه.

رون: دیدن خودش در حالی که جایزه کویدییچ رو دستش گرفته!

هرمیون: دیدن خودش که همه جن های خونگی رو آزاد کرده و نجاتشون داده که البته در آینده وقتی در وزارت مشغول به کار میشه، به جن های خونگی خدمت زیادی میکنه.

فرد و جرج: این دو تا هم چیز مشترکی توی آینه می بینن. فرد و جرج همدیگه رو کنار هم می دیدن و بخاطر همین اول فکر کردن آینه معمولیه ولی بعد مرگ فرد، جرج فهمید اینطور نیست و خودشو در کنار فرد دید.

دراکو: قبل مرگ خوار شدن، خودشو دید که مرگ خوار شده بعد مرگ خواری، خودشو دید که ولدمورت از زندگیش رفته بیرون و اون دیگه مرگ خوار نیست.

پرسی: کسب اعتبار در وزارتخانه و البته برگشتن برادرش، فرد به خانواده

مالی ویزلی: برگشتن پرسی به خانواده و زنده شدن فرد

آرتور: آرتور و مالی کلا خیلی شبیه همن اون دوتا یه چیز رو توی آینه می بینن.

لونا: زنده شدن مادرش و دیدن خودش در کنار مادرش

نویل: سالم شدن مادر و پدرش و بودن در کنار اونها

فلور دلاکور: از بین رفتن زخم های صورت بیل که بخاطر فنریر گری بک ایجاد شده.

ریموس لوپین: از بین رفتن حالت گرگینش ( راستی یادم رفت بوگارتشو بگم، بوگارتش اینکه ماه کامل بشه!)

نیمفادورا تانکس: نمیدونم اون توی آینه نفاق انگیز چی می بینه ولی بوگارتش رو میگم: از بین رفتن حالت های تغییر شکلش

روبیوس هاگرید: دیدن خودش در کنار پدرش