سیلاااااااااممممم!!!!!!!!!خوفیددددد؟؟؟؟؟ببخشید 1 هفته نبودم....جوبلان میکنم....بخونید و لذتتتتت ببرید!!!!!!!!!
از زبان ادرین:رینگ رینگ-رینگ رینگ-ری-با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم.به کمرم کش و قوصی دادم.خوبه!سر موقع بیدار شدم!ساعت 7:30!چقدر سحر خیزم من!گوشیم زنگ خورد....اوه!بابامه!!!!صدامو صاف کردم و گوشی رو جواب دادم.گابی:ادرین!ادری:سلام پدر.گابی:خوشحالم که انقدر زود بیدار شدی!ادری:ولی پدر ن همیشه همین وقت بیدار میشم!(امیلی از پشت گوشی با صدای بلند)امیلی:گابریییللللل!!!!!!بچمو اذیت نکنننننن!!!!گابی:پسر منم هس خب!)از پشت گوشی پوزخندی اروم زدم!امیدوارم پدرم نفهمیده باشه...گابی:داشتم میگفتم ادرین...امروز باید بیای پاریس!ادری:بله؟!گابی:خانواده تسوروگی زودتر میان شرکت.ادری:اخه....من برنامه ای نداشتم!یکم طول نمیکشه بیام؟؟؟یا پرواز پیدا کنم به پاریس؟؟؟گابی:خب....اگه مشکلت اینه......پس برات بلیط پرواز لندن میگیرم!ادری:ولی مگه اونا نباید بیان پاریس؟؟؟؟گابی:پیش بینی قر قر های تورو کردم...پس به اونا گفتم بیان لندن!ادری:صححححیییححححححححححححححح......:)چه بد بختم من......عجب....گابی:پشت خطی؟؟؟؟ادری:بله!هستم!ساعت 9:45 دقیقه پروازته به لندن!ادری:گرفتتیییی؟؟؟؟؟!!!!گابی:گرفته بودم....لندن می بینمت پسرم!بوق بوق بوق.....عجب زندگی مسخره ای.....(ادامه نکست اسلاید)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
پارت بعدی کو
همین الان با رمانت آشنا شدم و بی صبرانه منتظر پارت بعدی هستم 😀😊💚
مرسی کیوتممممم
نوشتمش ولی متاسفانه و صف بررسیه...تستچی خیلی لفتش میده!
امان از دست این تستچی میفهمم گلم،، چه رمانهایی که سر همین برسی دوماهه پارت بعدیش نمیاد و من حرص میخورم 😊😑😤😬
پارت بعدیییییییییی
دارم می نویسمش
عالیییییییییییییییییییییییی بودددددددددددددددددد
پارت بعدی رو زود بده
درحال نوشتن پارت 3 هستممم
ایول عالیه منم میخوام امروز پارت بعدی شاهدخت مری رو بنویسم