تولد!:)

امروز روزیع ک من چهارده سالع میشم! چهارده سال از زندگیم گذشتع و نمیدونم واقعا چقد ازش موندع! اما همینو میدونم ک تا اینجا تونستم ادامع بدم! تونستم حت زخمی بجنگم! تونستم وسط اشکام لبخند بزنم!:)

تونستم در حال شکست خوردن امید پیروزی ب بقیع بدم! تونستم بدون مهم ترین آدم زندگیم دووم بیارم! تونستم با تمام خرابیم بشم پناهکاه! تونستم تو اوج دلتنگی شادی کنم و الکی بخندم و لبخند بزنم!🙃✋🏻

خیلی شکست خوردم! خیلی اشتباه کردم! خیلی تاوان دادم! ول ازین ک هیچوقت پشیمون نشدم و همیشع پاش وایسادم؛ ازین ک تونستم ادامع بدم خوشحالم!🙃❤️‍🩹

البت هنوزم تو شبام اشک میریزم! اذیت میشم و دلتنگ میشم! یجورایی برعکس روز های زندگیم ضعیفترین آدم دنیام موقع شب هام! خواستم روز تولدم مث شب هام باشع و بیاد تو..!

تویی ک از بس همع زندگیم درون تو خلاصع میشد بدون تو نتونستم ب حالت عادی برگردم و دگ مث سابق نشدم! شدی بزرگترین نقطع ضعف زندگیم! هنوزم حاضرم کل زندگیمو بدم و بیخیال همع چیم شم تا یبار دگ فق بغلت کنم! فقط داخل هوایی ک نفس میکشی نفس بکشم! لا ب لای موهات نفس بکشم! داخل چشمات محو شم! فق یبار! دگ قول میدم بیخیالت شم🥺🙃✋🏻 هنوزم رویا ها و کابوسام؛ شب هام خلاصع میشن درون تو!:)

بهرحال خواستم تشکر کنم از رفیقایی ک همیشع کنارمن! از کسایی ک شدن تنها دلیل لبخند زدنام! از کسایی ک شاید نتونم جسمشونو بغل کنم ول همیشع روحمو در آغوش گرفتن! خواستم ب هر کدومشون با کیلومتر ها فاصلع بگم ک عاشقشونم و ممنونم از بودنشون!..🥺🫂