از اونجایی که دوبار پارت دوازده رو گذاشتم و هردو بارم رد شد...نظرسنجیش کردم:)))ممنون بابت حمایتاتون:)
نظرسنجی
زندگی بعد تو¹²
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
--کوک یه میانبر بلده که از اونجا میریم زودترم میرسیم... =باش...مرسی اوپا...عه ببشید... --نه عیب نداره...(از زبون جیسو)وقتی لیسا به شوگا گفت اوپا یه لحظه حس کردم این همون لیسای قدیمه...بی اختیار یه لبخند اومد رو لبم و راه افتادیم...حدود 10 دقیقه بعد رسدیم...هواپیما هنوز پرواز نکرده بود...یکم نشستیم..
"دخترا توی ماشین داشتن با اهنگ قرش میدادن که یهو گوشی جیسو زنگ خورد...لیسا ترمز کرد و با کله پرت شدن جلو...جیسو یه نگا به گوشیش کرد...شوگا بود..." ×علو شوگا؟...-سویا...×چیشده؟...--گوشیو بزار رو ایفون...گذاشتی؟...×اره بگو... --لیسایا... =بله؟ --باید بپیچیم چپ...=چرا؟... --راهو بستن...
تهیونگ با یه حالت چشم عجیب توی راه به کوک نگا میکرد...کوک متوجه شد ولی اهمیت نداد تا اینکه دیگه صبرش لبریز شد..." *هیونگ چرا اونجوری نگام میکنی؟...ته:اون دختره کی بود؟... *کدوم دختره؟...--لیسا رو میگه... جیمین:صب کن ببینم!...مگه لیسا؟... *نه هیونگ اون چیزیش نشده فقط حافظشو از دست داده...جیمین:...اوه
=تو؟...--چیه ادم ندیدی؟...=شوگا شی... --یه دقه لیسا...اقای کیم...چندبار گفتم تو اینجور جاها از این جنگولک بازیا در نیار؟...الان اگه چیزیشون میشد پولشو تو میدادی؟ته:اره...دارم...پولشو...بیخیاال...=عیب نداره وقتمون کمه سریع بریم..."سوار ماشین شدن و راه افتادن...
فعلا همینقد...دعا کنین پارت 13 منتشر شه:(
ایشالاااااا
ممنون ک گوذاشتی
........:))))))))))))))))))))))))))