آدرین:الان میام پیشت. آدرین:مرینت درو باز کن. مرینت:مانی درو قفل کرده.آدرین واقعا بالا چه خبره؟چی شده؟ آدرین با خنده گفت:همه چی تموم شد.همه رو گرفتن... :همه رو گرفتن جز این مانیه............که از دیشب باتو غیبش زده...ولی ناراحت نباش اونم می گیریم.مرینت برو کنار می خوام در و بشکنمش. رفتم عقب. آدرین چندتا ضربه ی بزرگ با پا به در زد.اما باز نشد سورن:.خانومی برو یه گوشه واصلا جلوی در نباش... می خوام به قفل شلیک کنم.باشه؟برو یه گوشه بهت نخوره مرینت:باشه باشه رفتم کنار و خودم رو چسبوندم به دیوار. در باز شد. شایدم دلم می خواست یکم خودم رو لوس کنم که آدرین بغلم کنه. آدرین آروم نشست کنارم و دستش رو کشید رو بازوهام.سرم رو بلند کردم.چشم هام رو دوختم به چشم های سبز شیرنیش آدرین سرم و روی سینه اش بغل کرد و آروم موهام رو نوازش کرد.پیش خودم فکر می کردم چقدر این آغوش با آغوش مانی فرق می کنه. آدرین بلند شد و منم وادار کرد که بلند شم.هنوز سرم روی سینه اش بود . دلم می خواست توی بغلش بمونم. صدای هق هقم بلند شد.دیگه از ترس نبود...اما الان دلم می خواست گریه کنم.اون هم از خوشحالی! آدرین با ترس من و ازخودش جدا کرد و با دست هاش صورتم رو قاب گرفت.با ترس به چشم هام خیره شد. آدرین:چی شده مرینت؟تو خوبی؟اتفاقی افتاده؟ سرم رو تکون می دادم و گریه می کردم. آدرین:مرینت تو رو خدا بهم بگو تو سالمی؟ تو میون گریه هام خندیدم.یکم از اضطرابش کم شده بود.اما هنوز آروم نشده بود مرینت:نه!چیزیم نشده...خیالت راحت.من سالم سالمم! نفس راحتی کشید و با اخم گفت:پس چرا گریه می کنی؟ مرینت:از خوشحالیه، با یه لبخند شیرین و آرامش بخش موهام رو از روی صورتم کنار زدو با انگشت های شصتش اشک هام رو از گونه هام پاک کرد و پیشونی ام رو بو*******سید. آدرین:منم خوشحالم خانو*می..
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
سلام خوبی آجو میشه پارت بعد رو توی کامنت های اون یکی داستان بزاری یا یه تست درست کن توی کامنت های اون بزار
باشه عشقم ببینم چی میشه
از دیروز تو برسیه یکم صبر میکنم اگع منتشر نشد یع فکری میکنم عزیزم
اوکی
منتشر شد آجی
مثل لیانا اسم داستان رو عوض کن شاید منتشر شد یا توی نظر سنجی بزار
آجی اسم داستانش کع چیزی نداره....
تو نظرسنجی هم کسی نمیبینه...
نمی دونم والا
عالییییییییییییییییییییییییی بودددددد 🍓💛
مرسی عشقم
عالی بود اجی
پارت بعد پیلیزززززززز
مرسی عشقم
برسیه
اجی عالی بود حرف نداشت
مرسی عشقم
پارت بعد رو بدههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه عاشق رمانت شدم
مرسی عزیزم
عالییییییی آجی
مرسی آجو
😘😘
عالی بود
آجی میشی؟
ساغر هستم ۱۱ سالمه
ممنون
آره عشقم چیرا نشم....
نازنین فاطمه همون نازنین ۱۲ سالمه (بیوم هم هست میتونی بیشتر باهام آشناشی..)
عالییییییییییییییییییی
مرسی