بعد از اینکه النا با جونگکوک خدافظی کرد رفت بالا که اِما اومد و گفت اِما : ( خب بدو ببینم چی شد ) النا : ( هیچی چی بشه ) اِما :( یعنی چیزی بهت نگفت ؟ ) النا : ( خواست یه چیزی بگه جیمین زنگ زد بعد رسیدیم نتونست بهم بگه ) اِما : ( اَه 😑 ) فردا صبح ........ النا و اِما حاضر شدن و صبحونه خوردن بعد رفتن پایین و جونگکوک پایین بود اِما : ( وااای اومده دنبالت 😍 بدووو بروو ) النا : ( آخه من دیشب گفتم نیاد 😑 ) اِما : ( بیخود کردی گفتی بدو برو 😐 ) النا : ( باشه بابا رفتم 🤕 ) جونگکوک : ( سلام النا خوبی ؟ ) النا : ( سلام ممنون تو خوبی ) جونگکوک :( منم خوبم بریم؟ ) النا : ( لازم نبود بیای راهت دور میشه الان ) جونگکوک : ( نه بابا این چه حرفیه ؟ ) توی راه جونگکوک برای النا یک کاپوچینو گرفت ☕😍 النا :( از کجا میدونستی من کاپوچینو دوست دارم؟ ) جونگکوک :( واقعاا دوست داری 😳 ) النا :( اوهوم ) جونگکوک :( نمیدونستم همینطوری گرفتم گفتم شاید خوشت بیاد چون منم کاپوچینو خیلی دوست دارم 😁 ) النا :( مرسیی💕 ) جونگکوک :( خواهش میکنم 💕 ) بعداز اینکه کاپوچینو خوردن راه افتادن به سمت کمپانی 😍وقتی رسیدن کمپانی یهو اِما با سرعت اومد سمت النا اِما :( چی شد النا بدووو برام بگو ک چی گفتین بدوووو ) النا :( هیچی تو راه برام کاپوچینو ☕ گرفت ) اِما : ( از کجا میدونه که تو کاپوچینو دوست داری؟ ) النا :( گفت که همینطوری گرفتم گفتم شاید دوست داشته باشی چون که اونم خیلی کاپوچینو دوست داره ) اِما :( اوه اوه چ تفاهمی 😍😁 ) النا :( بیا بریم بابا 😐 ) رفتن تو استودیو که جیمین اومد جلو جیمین :( سلام 👋 چطوری النا ) النا :( سلام مرسی تو چطوری ) جیمین :( من خوبم بدویین بیاین آقا بانگ شی هیوک گفت سریع برای تست برین ) بانگشیهیوک ( رئیس کمپانی Big Hit ) النا و اِما رفتن و تست دادن و دبیو شدن 🥳🥳 خیلی خوشحال بودن که دبیو شدن و بیشتر از همه جیمین ، جانگکوک و تهیونگ خیلیی خوشحال بودن مخصوصا جونگکوک خیلی برای النا خوشحال بود 😍😁 بعد از اینکه النا و اِما است دادن رفتن خونه اِما :( بریم کاپوچینو ☕ بخوریم و قدم بزنیم ؟ ) النا :( بریم فکر خوبیه 😍 ) النا و اِما رفتن یک کاپوچینو ☕ گرفتن و رفتن قدم زدن ، الیکا قرار بود ماه بعد بیاد کره ولی وقتی النا و اِما داشتن قدم میزدن الیکا زنگ زد الیکا :( سلام خواهریاااا 😍 ) النا و اِما : ( سلامممم 😍 ) الیکا :( النا من ماه بعد نمیتونم بیام 🤕 ) النا :( چرااا ؟ ) الیکا :( بخاطر اینکه اینجا یکم از کارام مونده امتحانامم شروع شدن بعد از امتحانان حتمااا میام ) النا :( باشه اشکال نداره مواظب خودت باش راستی منو اِما دبیو شدیم امروز ) الیکا :( وااای آفریننن 🥳😍 موفق باشید ببخشید من باید برم هنوز پروژه م مونده باید فردا تحویل بدم 😐🤕 ) النا : ( باشه برو ) الیکا :( خدافظظظ ) النا و اِما :( خدافظظظ 👋 ) مرسی ک تا آخر خوندید 😍 ببخشید که دیر پارت گذاشتم پارت ۳ توی تست ها آپلود نمیشد مجبور شدم اینجا بزارم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
عالیییییییییییییییییییییییییییییی ولی داستانت رو طولانی تر کن
میسیی فدات
باران توی تست ها آپلود نمیشد اینجا گذاشتم بعد اینجا نمیزاره متن های زیادی بزاری منم کمش کردم پارت توی تست هاس زیادم میزارم💞
آها ولی عالیههههه
عالیییییی بود دردت❤❤❤
میسیی فدات شم😍💜