لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (375)
  • ماه غلام رخ زیبای توست، ای عزیزم.

  • شاید با خودت فکر کنی که زندگی مزخرفه ولی حداقلش در حال نوشتن یه پاراگراف بلند برای یه پسر نیستی:

  • imageخالی
    خالی.

    @گمنام♡¹¹⁰
    کلا روز اول جنگ روز شدیدا ناجالبی بود و فکر نکنم هیچوقت فراموشش کنم
    ______
    روز اول جنگ ما میخواستیم بریم روستامون، برای فرداش که عید غدیر بود آماده بشیم آخه چون مادرم اینا سیدن هر سال مهمونی میگیرن.
    تا ظهر نزدیکای ساعت دوازده که اصلا نمیدونستیم جنگ شده. روحمونم خبر نداشت...

  • @گمنام♡¹¹⁰
    حقیقتا اون لحظه ی اولی که زدن من واقعا ترسیدم چون همین نزدیکیامونو زدن(سه تا شهید دادیم) و واقعا صداش بلند بودو هیچوقت اون لحظه رو یادم نمیرهانفجار اول، من که فکر کردم رعد و برقه، رد شون جت از بالای سرمون، و بعد انفجار های پی در پیوای خدابدترین لحظشم وقتی بود که دونه به دونه به هر کی دستم میرسید پیام میدادم، اما عزیزان خواب بودن دیر جواب میدادن منم نصف جون میشدم
    ______
    وای..

    • imageخالی
      خالی.

      این بده،
      اینجا دور و بر شهرو بیشتر میزدن تا وسط شهر.
      پدافند حرم بیشتریارو میزد.
      ینی میخواستن برن روستامون،
      خوب شد نرفتیم اونورا همش صدا میومد.

    • imageگمنام♡¹¹⁰
      اللهم عجل لولیک الفرج:)..

      کلا روز اول جنگ روز شدیدا ناجالبی بود و فکر نکنم هیچوقت فراموشش کنم

  • @گمنام♡¹¹⁰
    تروماتایز شدم
    ______
    من نشدم چون اینجا اصلا خبری نبود
    اصلا تنها چیزی که فکر نمیکردم تجربه کنم جnگ بودد😭😭

    • imageخالی
      خالی.

      ابنجاهم خبری نبود.
      البته چند جارو زدن ولی خب نزدیک اینجا نبود.

    • imageگمنام♡¹¹⁰
      اللهم عجل لولیک الفرج:)..

      حقیقتا اون لحظه ی اولی که زدن من واقعا ترسیدم چون همین نزدیکیامونو زدن(سه تا شهید دادیم) و واقعا صداش بلند بود
      و هیچوقت اون لحظه رو یادم نمیره
      انفجار اول، من که فکر کردم رعد و برقه، رد شون جت از بالای سرمون، و بعد انفجار های پی در پی
      وای خدا
      بدترین لحظشم وقتی بود که دونه به دونه به هر کی دستم میرسید پیام میدادم، اما عزیزان خواب بودن دیر جواب میدادن منم نصف جون میشدم

  • @گمنام♡¹¹⁰
    د آخه...
    ______
    وای به زور خودمو نگه داشتم سر صد تا یکی جدید درست نکنم💘

  • @F H IRA
    نمیتونم بگم مامان خوبی داری، اما واقعا خوبه که به فکره.
    ______
    درسته

  • نظرات بازدیدکنندگان (360)
    --------------
    Yeah, 360
    When you're in the mirror, do you like what you see?
    When you're in the mirror, you're just looking at me

  • نظرات بازدیدکنندگان (360)
    پیش به سوی نظرسنجی جدید

    • imageگمنام♡¹¹⁰
      اللهم عجل لولیک الفرج:)..

      د آخه...

  • کورش در حال سرچ در گوگل: چگونه هنری کویل را از بین ببریم

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.