لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (62)
  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    می‌فهمم که عمیقا دلسرد شده‌ای؛ ولی بدان که قصه همه سختی ها، قصه زخم های بدن است. یا بدان خو می‌گیری ودیگر درد نمی‌کشی، یا تمام میشود.

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    با تو چه کنم که هم دردی و هم درمانی
    هم نفس ربایی و هم آرام جانی

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    زانگاه که محبوبش را با نام گل در آب افکند؛ موریانه‌های جونده‌ی افکار رهایش نمی‌کردند.
    آن گل‌های آبی‌رنگ را قاب کرده بود و با نام محبوبش صدایشان می‌زد، یعنی با نام رومئو. چه نام با مسمایی!

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    گفتم پامال می‌شود؛ لیکن نشد. گفتم دستخوش هزار و یک تغییر می‌شود؛ اما نشد.
    اما آن که خرد گشت، نابود شد و هیچ‌چیز زو نماند؛ من بودم.

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    ستاره‌ای به ماه طعنه زد:
    - از نداشتن همره و هم‌زبان خسته نمی‌شوی؟
    ماه تبسمی کرد.
    - تنهایی بهتر از برخی هم‌صحبت‌هاست.

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    به ظاهر می‌بینیم و در واقع کور شده‌ایم.

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    ما اینجاییم؛ در مرز عقل و جنون. ما اینجاییم، در مرز رهایی و تباهی. ما اینجاییم، در مرز پرواز و سقوط.

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    خود ندانست مگر عاشق ما
    کز خوبرویان نتوان خواست وفا
    عاشقان گر همه را آب برد
    خوبرویان همه را خواب برد

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    باری آن عاشق بیچاره چو بط
    دل به دریا زد و افتاد به شط
    دید آبیست فراوان و درست
    به نشاط آمد و دست از جان شست
    دست و پایی زد و گل را بربود
    سوی دلدارش پرتاب نمود
    گفت کای آفت جان، سنبل تو
    ما که رفتیم، بگیر این گل تو
    بکنش زیب سر ای دلبر من
    یاد آبی که گذشت از سر من
    جز برای دل من بوش نکن
    عاشق خویش فراموش مکن

  • imageIvan سازنده
    سبز خواهم شد..

    زین سخن عاشق معشوقه پرست
    جست به آب همچو ماهی از شست
    خوانده بود این مثل آن مایه ناز
    که نکویی کن و در آب انداز
    خواست که آزاد کند از بندش
    نام گل برد و در آب افکندش
    گفت رو تا که ز هجرم برهی
    نام بی‌مهری بر من ننهی
    مورد نیکی خاصت کردم
    از غم خویش خلاصت کردم

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.