لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (69)
  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    می‌فهمم که عمیقا دلسرد شده‌ای؛ ولی بدان که قصه همه سختی ها، قصه زخم های بدن است. یا بدان خو می‌گیری ودیگر درد نمی‌کشی، یا تمام میشود.

  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    با تو چه کنم که هم دردی و هم درمانی
    هم نفس ربایی و هم آرام جانی

  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    زانگاه که محبوبش را با نام گل در آب افکند؛ موریانه‌های جونده‌ی افکار رهایش نمی‌کردند.
    آن گل‌های آبی‌رنگ را قاب کرده بود و با نام محبوبش صدایشان می‌زد، یعنی با نام رومئو. چه نام با مسمایی!

  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    گفتم پامال می‌شود؛ لیکن نشد. گفتم دستخوش هزار و یک تغییر می‌شود؛ اما نشد.
    اما آن که خرد گشت، نابود شد و هیچ‌چیز زو نماند؛ من بودم.

  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    ستاره‌ای به ماه طعنه زد:
    - از نداشتن همره و هم‌زبان خسته نمی‌شوی؟
    ماه تبسمی کرد.
    - تنهایی بهتر از برخی هم‌صحبت‌هاست.

  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    به ظاهر می‌بینیم و در واقع کور شده‌ایم.

  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    ما اینجاییم؛ در مرز عقل و جنون. ما اینجاییم، در مرز رهایی و تباهی. ما اینجاییم، در مرز پرواز و سقوط.

  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    سیمای سمن شکست گیرد
    گل نامه غم به دست گیرد

  • imageIvan سازنده
    غوغا چرا؟

    شرط است که وقت خزان
    خونابه شود ز برگریزان

  • image𝘓𝘢𝘳𝘢
    نرو‌بمان‌و‌بمیران‌مرا‌

    پسته رو ساختی بگو

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.