به نام آن که گل را خنده آموخت و برجان شقایق آتش افروخت
نظرسنجی
اگر آبها تر نبودند
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
خیلی ناناز بود💔💔
اخرشم که داشت میرفت براشون بوسفرستادذدسدسن😭😭😭
بعد وقتی بابام با اقاعه حرف میزد بچه هه هی به بابام نگاه میکرد به گربه ها اشاره مبکردددسستنس😭😭😭😭😭
بعد بچه هه هم خوشش اومده بود هی دستشو میاورد نزدیک گربه ها که اونم نازشون کنه
بعد بابام هی گربه هارو میاورد نزدیک کالسکه ی بچه هه نازشون میکرد
اقاعه و کوچولوعه موندن
بعد خانمه با بزرگه رفتن خونه
اونیکی یکم بزرگتر بود
یکیشون خیلی کوچیک بود تو کالسکه بود
خانمش و دو تا پسراشم بودن