زمان هیچ دردی را درمان نکرد این ما هستیم که به مرور به دردها عادت می کنیم...
نظرسنجی
𝐒𝐭𝐮𝐫𝐦𝐟𝐫𝐞𝐢
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
ما هیج تر از هیچ پی هیچ دویدیم
جز هیچ در این هیچ دگر هیچ ندیدیم
بر هیچ نشستیم و بر این هیچ براندیم
در هیچ بماندیم و از هیچ بریدیم
۱۴۰۴/۱/۱۳
آخرین رابطه به من درس بزرگی آموخت ؛
اینکه هرگز برای عشق گدایی نکنم .
احساس خاص بودن میکردم ، تا اینکه متوجه شدم
تو با همه این گونه صحبت میکنی :)
عمق فاجعه
زمانی است که متوجه میشوی
آنقدر ها هم که فکر میکردی
برایش مهم نبودی و
بخاطر توجه بیش از اندازه به او
تا حدودی احمق به نظر میرسی...
من از تو بیزار نیستم ،
بلکه دیگر احترامت را نزد من از دست داده ای و
دیگر حرفی برای گفتن باقی نمانده است.
دور شدن
از کسی که دوستش داری
دردناک است ؛
اما اگر با تو رفتار ناشایستی داشته باشد ،
چه بسا ماندن درد بیشتری دارد .
هنوز آغاز نخستین گفتگویمان را بخاطر دارم . . .
درست است که اکنون در کنارم نیستی
اما لحظه ای از ذهنم خارج نمی شوی..!
تو رفتی
و من تنها ، رفتنت را تماشا کردم .
مهم نیست که راضی کردنت به ماندن چقدر سخت بود ،
به هر حال رفتی ...
دلم برای تمام اتفاقات بینمان تنگ شده است .