جاییکه بتونم خودم باشم
نظرسنجی
۱۱:۱۱
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
بعضی حس ها هستند که اسم ندارند
به اینجا تعلق نداری اما متعلق به جای دیگه هم نیستی؛
نمیخوای اینجا بمونی اما آروزی رفتن هم نداری؛
نگران نیستی اما آرومم نیستی؛
نمیخوای کنارت باشه ولی نبودشو هم نمیتونی تحمل کنی؛
دلت میخوای جائیکه هستی نباشی ولی جای دیگه هم نباشی؛
فوبياى" شايد داره تحملت مى كنه" رو دارم.
یه فکت روانشناسی هست که میگه:
« آدمایی که تظاهر میکنن سرد هستن، احساسی ندارن، علاقه ايی به شما ندارن بیشتر از همه احساساتین و وابسته میشن، فقط از اعتماد بیش از حد خسته شدن و میخوان مثل یه مکانیسم دفاعی عمل کنن.
هوشنگ ابتهاج در توضيح واژه تاسيان ميگفت:
حالتی است که در اولین غروب پس از رفتن یک عزیز که مدتی مهمان خانه ما بوده، دست میدهد. همچنین اولین غروبی را که کسی از دنیا رفته و جای او خالی است، تاسیان مینامیم.
من خود تاسیانم
منی که از من رفته هرگز برنمیگرده و هرروز انگار روز اول رفتنشه:))
در غیاب آنکه دوستش داری، یتیم خواهی بود،
حتی اگر تمام دنیا تو را در آغوش بگیرند.
و برای غمگین شدن، یاد تو را انتخاب کردم.
چون واکنشی نشون ندادم دلیلش این نیست که اون موضوع دردناک نبود.
اگر روزی فرا رسید که خواستی به دیگری تکیه کنی، به یاد بیاور که آخرین بار چگونه سقوط کردی و مدت ها ایستادن روی پاهایت را فراموش کردی.
در آغوشت به خواب رفته ام؛
هنگامی که بیدار شدم، چشمانم را باز نمیکردم، که مبادا تمامش خواب باشد.
کجایی دورترین آرزو من، مرا صدا کن بگذار چشمانم به روی رخسار زیبایت باز کنم.
صدایم کن.
- ناراحت نشید این حرف را زدم، تو دلم هیچی نیست.
+آری میدانم هیچی نیست؛ نه قلب نه،
شعور نه فهم نه شخصیت.