لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (666)
  • imageYuna
    سونئو برگرد

    "دفترچه خاطرات را زمین گذاشت و فقط دوید،خود را به پسر رساند،چطور زودتر این کار را نکرد؟نفسش بالا نمی آمد،راه درازی را با دو طی کرده بود.به محض شناختن پسر دستانش را دراز کرد و او گرفت.متعجب برگشت.اسم پسر را پرسید،نمی خواست وقتی تلف کند.
    یک ساعت بعد،روی نیمکت پارک،دست در دست پسر نشسته بود.*میشه امروز همینطور بگذرونیم؟*،+تو باید سراغ کار مهمی بری امروز،فعلا نه.+،*لطفا همین یه بار،من فردای مشخصی ندارم*،+آه،خیلی خب،باشه.+
    اون روز رو با پسر،کاملا بیخیال گذراند.

  • imageYuna
    سونئو برگرد

    گذشته
    گذشته
    گذشته

  • imageYuna
    سونئو برگرد

    زبان دیگر جواب نیست
    حرف کافی نیست
    دیگر احساساتی ابراز نمی شوند

  • imageYuna
    سونئو برگرد

    چرا؟

  • imageYuna
    سونئو برگرد

    برای من آرزوی مزگ کرد
    اما وقتی مزدم،برام تا صبح اشک ریخت

  • imageYuna
    سونئو برگرد

    اگر بمیزم هم نمی توانم او را راضی کنم
    آخر سر نفهمیدم
    چه می خواهد

  • imageYuna
    سونئو برگرد

    1:17:59
    آدمی فوق العاده بی منطق
    و 1:18:24
    آنقدر منطقی که از حرفای 25 ثانیه پیش
    پشیمان می شود.

  • imageتازه کار سازنده
    مرده را خاک می‌پذیرد؟

    عشق می‌تواند دلیلی برای زندگی باشد
    شکوفا کننده قلب و حتی می‌تواند دلیلی برای پذیرش خاک باشد

  • imageYuna
    سونئو برگرد

    گاهی اوقات
    آنقدر در منطق فرو می رود
    که دیگر احساسی نیست
    گاهی آنقدر در احساسات فرو می رود
    که دیگر منطقی نیست
    گاهی دیگر نه احساسی هست،نه منطقی
    خنثی خنثی.

  • imageYuna
    سونئو برگرد

    معلوم نیست چه اتفاقی می افتد
    اصلا جریان چیست

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.