جهت اینکه بدونید 'هنوز' زندهام
نظرسنجی
جایی برای مطالب بیهوده و باهوده


لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
یعنی یروزی وقتی بزرگتر شدم قراره برگردم اینجا؟ اون موقع با خوندن حرفام چه حسی دارم؟
نوآی تقلبی. اگه یروزی، یروز که قدت بلندتر شده بود، بدنت پراز تغیرای کوچیک و بزرگ شد و نهنگ تو سرت پر قدرت تر آواز میخوند، به اینجا سر بزن.
به چهارده سالگیت سر بزن و لبخند بزن. چهارده سالگیت رو یادآوری کن، دستش و بگیر و باهاش کنار موجها و صخره ها بدو!
جهان یه تیکه از زخم غروبه.
من هنوزم بعضی وقتا یادم میره دوست نداری بهت بگم "عزیزک" و توی هر پیامم مجبورم برگردم عقب و عزیزکم رو پاک کنم
از همون اوایل بهت میگفتم عزیزک
اما بعد از کابوسهایی که گذروندیم و ''عزیزکم'' صدات زدم، تو گفتی که دیگه این کلمه رو بکار نبرم، گفتی دوست نداری
از اون به بعد فقط توی حرفایی که اینجا میزنم یا شبایی که یواشکی تو دلم باهات صحبت میکنم عزیزکم صدات زدم.
من هیچوقت نتونستم ازت دلیلش رو بپرسم، نه اینکه نخواسته باشم، نتونستم، ترسیدم
ترسیدم و با خودم فکر کردم نکنه 'اون' هم تورو عزیزک صدا میزده تو دوست نداری این لقب رو از لبهایی جز لبهای اون بشنوی!
فکر کردم شاید تو فقط میخوای عزیزک اون باشی، و من اونی نیستم که که تو عزیز کردهی قلبش باشی.
نمیدونم
نمیدونم شایدم باز مثل همیشه من زیادی فکر کردم و این فکرم خیلی غیر منطقیه، خودت که میدونی همیشه چقدر غرق افکارم میشم
بههرحال وجود من وقتی صحبت از تو باشه دلیل و منطق نمیشناسه فقط انقدر خودخوری میکنه تا نابود بشه.
حتی اگه خودتهم نخوای، تو عزیزک منی
امروز هروقت که تونستم میام اینجا.
کلی حرف دارم که باید بزنم، کلی گله دارم
نبودنت بیشتر از بودنت حس میشه عزیز دلم
تو توی قلبمی عزیزم
قلبم خیلی درد داره عزیز دلم.
اینکه همه این دردها از طرف تو بهم وارد میشه دردناک تره
من حرفهای زیادی اینجا زدم
اما حالا که بهش فکر میکنم، نتونستم زیاد از چیزی که درونمه به زبون بیارم
نکنه امشب من رو بکشی! نکنه امشب به دست تو دفن بشم
پس کی می رسه فصل ممکن شدن در محالها؟
من به معجزهی رسیدن درعین ناامیدی نیاز دارم خانم زمستون