« پیش از آنکه بخواهی از کنارت میروم، »
نظرسنجی
ᴇᴠᴇʀʏᴛʜɪɴɢ ɪ ᴡᴀɴᴛᴇᴅ
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
هیچوقت فکر نمیکردم اینطوری مثه دوتا غریبه باهم حرف بزنیم...
یه تفسیری هست در مورد فراموش کردن آدمی که عاشقش هستی میگن مثل چراغ روشن تو روز میمونه نمیبینیش، فکر میکنی فراموش کردی اما شبا یهو روشنیش همه جارو میگیره.
بدترین ناراحتی،
ناراحتی آدم از خودشه.
اونجا که مجبورت میکنن از کارهای خوبت ناراحت بشی.
شاید تو احتیاج داشته باشی
این جمله محشر از «معین دهاز» رو بخونی:
جای غلط با آدم غلط سوار شدم، هر کجا پیاده شوم، درست است.
وسوسه میشم بدم بهش پیام ولی خب
اصلا همون بهتر کسی نباشه. خیلی وقتا بهتره فقط خودت باشی. یه وقتایی بهتره تنها بودن و بپذیری تا دیگه نگران رفتن کسی نباشی. تنهایی بهتر از بودن با آدمایی ک بهت حس تنهایی میدن..
بعضی وقتا هم آدم احساس میکنه این وسط زیادیه، وسط هر چیزی؛ یا حتی بدتر از اون حضورش الزامی نیست، یعنی بود و نبودش نه تنها فرقی نمیکنه بلکه حتی بودنش هم اضافیه.
بزرگترین توهین به یک انسان انکار رنج اوست...
همه قول موندن میدن،
اما همه سر قولشون نمیمونن...
تکیه دادن به آدمی که ناگهان ازت فاصله میگیره،
مثل پریدن توی دریا
به امید نجات غریقیه که دست و پا زدنت رو میبینه
و کاری برات انجام نمیده...
تو ممکنه از غرق شدن نجات پیدا کنی،
اما دیگه هیچ وقت دل به دریا نمیزنی...
راستش واسه من اینکه میگن
«این نیز بگذرد» آرامشبخش نیست چون
نگرانی من بابت نگذشتنش نبوده، نگرانیم از
اینه که وقتی گذشت، از من چی باقی مونده.