لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (20)
  • imageDispatch
    مینجو من @آسا

    بهترین ناظر دنیا کسی نیست جز دیسپچ پارت15456555(ظارت)

  • imageDispatch
    مینجو من @آسا

    دیدی منتشر شد مرطیکههه بفهم طول میکشهههه

  • وای چقدر تو نظر سنجیت ظر زدم 🤦‍♀️

  • وای الان علاوه بر اینکه باید هر روز پیامای بیو و اون نظرسنجی ات رو بخونم این نظرسنجیت هم اضافه شد 😦😧

  • سونو سازنده
    پاییـز نمـناک‍ـ
    | 29 دقیقه پیش
    دیگه ببخشید امروز روز مرگ سونوعه
    -------------------------
    نخیرم حق نداری بمیری😧 ✅

  • وای چرا دیر اینجا رو دیدم 😧

  • imageسونو سازنده
    پاییـز نمـناک‍ـ

    اما هیچ‌کدام از این‌ها وجود ندارد و تنها چیزی که برایم باقی مانده ، حسرت اسـت. مثل یک خاطره ،اگر فقط یک بار دیگر مرا مرور کنی شاید بتوانم دوباره زندگی کنم . شاید بتوانم دوباره کشیده شدن لب هایم به سمت بالا را احساس کنم . اما تا آن زمان، من در این دنیای خالی، به یاد تو زندگی می‌کنم؛ مثل یک سایه که هرگز نمی‌تواند به نور برسد . و اینگونه است که من به یاد تو زنده‌ام ! ولی در عین حال مرده‌ام؛ مرده در خاطراتی که مرور نمی‌شوند و در عشق‌هاـیـی که فراموش شده‌انــــد

  • اومگ

  • imageسونو سازنده
    پاییـز نمـناک‍ـ

    روزها به تلخی می‌گذرد و شــب‌ها ؟ ، سکوت... ، هر لحظه‌ای که بدون یاد تو سپـــرے می‌شود، گویی تکه‌ای از وجــودم را با خود می‌برد . انگار که در میان جمعیـــت ، تنها هســتم و هیچکس نمی‌توانــد عمق این تنهایی هایم را درک کـــند . ، مــن ، به دنبال نشانه‌ای از تو هستم ؛ بوی عطر تو در هوا، صدای خنده‌ات که در گوشم طنین‌انداز شـــود، یا حتی سایه‌اے از تو که در خــیابان‌ها بیفــتد .

  • imageسونو سازنده
    پاییـز نمـناک‍ـ

    و بعد زمانی دیگر، پر از شوق و شیطنت بودند، مانند شعله‌های آتش که در دل شب می‌رقصند ، این تغییرات در نگاهش مرا به خود جذب کرد و هر بار که به او خیره می‌شدم، دلم می‌خواست بیشتر از دنیای درونش بدانم. چشم‌هایش نه تنها بینایی مرا تسخیر کرده بودند، بلکه روح من را نیز به رقص درآورده بود. گاهی احساس می‌کردم که آن نگاه‌ها می‌توانند تمام رازهای جهان را فاش کنند و من تنها ناظر این نمایش باشم.

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.