بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد ..
نظرسنجی
• kaçmak
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
از قشنگ ترین متنایی که خوندم نامه ی علی شریعتی به عشقش بود:
«عزیز مهربان بداخلاق صبور تندجوش!
امید بخش یأس آور، پرحرف حرف نشنو، بدترین بد خوبترین خوب
با وی نتوان زیستن، بی وی نتوان بودن!
یک جور درهم برهم شلوغ پلوغ قرو قاطی عزیزی که تورا نمیتوانم تحمل کنمو دنیا هم بی تو تحمل ناپذیر است»
امید میکاشت، غم میرویید.
دل که نه جانم برایت تنگ شده .
حقیقت نمایان بود و من اصرار به انکارش داشتم .
من رها در تنهایی خویشم مرا از چه میترسانی .
یک صبر برایمان مانده و همه ی دنیا میخواهد آن را امتحان کند ..
گویا سحری نیست شب تیرهی ما را .
صبر کنم تا چه شود حل شود هم دگر ذوقی ندارم .
چه در هم پیچ و گره خورده است درونم .
بدون تاریکی ستاره ها نمایان نمیشوند!
چرا بابا من دیدم