.. ᰔᩚ ..
نظرسنجی
月亮的戀人
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
صد بار گفتم میروم یکبار نشنیدم بمان
یکبار گفتی میروم صد قفله کردم خانه را
به ساعت ها بگویید بخوابند .
بیهوده زیستن را نیازی به شمارش نیست
میگویندفردابهترخواهدشد؛
مگرامروز،فردایدیروزنیست؟"
بر بام مجنون ها شدم جلدت بریز آن دانه را
جان گیرم و با یک ندا جارو کنم من لانه را
از باغ چشمانت پرم دادی برفتم سوی شمع
میسوزد از غم، شمع، بنگر حال این پروانه را
صد بار گفتم میروم یکبار نشنیدم بمان
یکبار گفتی میروم صد قفله کردم خانه را
باید زبانم لال میشد باید آدم میشدم
گفتم بمان رفتی شکستی قفل آشیانه را
تا عاقلان راهی برای شاد بودن پیدا کنند
ما دیوانگان هزار بار رقصیده ایم
من آن بودم که میگفتم
به هر پرسش
دو صد پاسخ
کنون گر نام من پرسی
جوابش را نمیدانم
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم!
-قیصر امینپور
ستاره از اینجا آغاز شد:
نسل آدم در جیرجیر شب
آرزوهایشان را به آسمان سنجاق میکردند…✨🌙
و ما دلمان روشن است؛
به اشک شوق بعد از اندوهها...
خسـتم از این شبـا و
خوشـیهای فرمالـیته
مـیخوام خـونه باشـم
زل بزنـم به تاریـکی..!