.. ᰔᩚ ..
نظرسنجی
月亮的戀人
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
چرا تسلیم شوم؟
وقتی رنجش را کشیدم،
آسیبش را دیدم،
تنهاییهایش را کشیدم،
زخمهایش را خوردم..؛
صبر میکنم تا پاداشش را هم بگیرم.
اما عزیز من؛
امیدوارم اگر اشکی هم ریختی
از شیرینی تمام شدن
سختی راهی باشه که،
براش جنگیدی...
به ساعت ها بگویید بخوابند .
بیهوده زیستن را نیازی به شمارش نیست
میگویندفردابهترخواهدشد؛
مگرامروز،فردایدیروزنیست؟"
چیزی من را نجات نداد
من لاشه ی روحم را خودم به روی شانه ام
انداختم و دوام آوردم .
آنجا که پشت گردن مظلوم میخورد
حد گناه تیغ و تماشاگران یکیست...
بیخبر از دو جهانم، هنری بهتر از این:)؟
گر خرد کامل شود انسان نمی بیند زیان
بدترین دشمن چه باشد آدمی را جز زبان
سنه چوخ جان ددیم ای جان ، جان الوب نینمیسن ؟؟؟
دئمه جانان اوزوه ، جانان الوب نینمیسن ؟؟؟
گتمیسن دائیمن بیگاننی شاد ائلمیسن
حسرتونله اورگیم آل قان الوب نینمیسن ؟؟؟
دئمه ایمکانیم اولاندا سنی یاد ایلییرم
بو قدر فورصت اولوب ایمکان الوب نینمیسن ؟؟؟
درمانیم اولسادا سنده اولرم ایسته مرم
سنده هر دردیمه درمانون الوب نینمیسن ؟؟؟
- یه شاعر چجوری میتونه تنهاییشو توصیف کنه؟
بدین شکل:
نشستهام؛
با شب قمار میکنم
و هر چه میبرم
تاریکتر میشوم...
- گروس عبدالملکیان