اگر‌با‌بو/سیدن‌تو‌به‌جهنم‌برورم با‌اشتیاق‌خواهم‌رفت پس‌حالا‌می‌توانم‌به‌شی/طان‌فخر‌بفروشم که‌من‌بهشت‌را‌دیدم بدون‌اینکه‌واردش‌شده‌باشم! _ رومئو و ژولیت
نظرسنجی
ماریا ”دریای‌تلخ“
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
وقتی یکیو اونقدری دوس داری که باعث داغون شدنت شده.. وقتی بفهمی تمام حرفاش تمام علایقش تمام روزایی که باهم وقت گذروندین همش یه دروغه وقتی بفهمین هیچی جز بازی دادن قلبتون بلد نبوده... اون موقع اون حس یه طرفه تبديل به تنفر میشه..اینجوری خیلی ساده میشه یکیو فراموش کرد..)
کجایی‌پرنده‌ی‌خسته‌از‌پروازم؟
بالهایت‌بوی‌سقوط‌میاد‌وقتی‌از‌کنارم‌پر‌کشیدی
بالهای‌‌سقوطت‌را‌به‌اغوش‌میکشم
هیچ وقت یادم نمیره اولین باری ک دیدمت بارون می‌بارید..
همه با نگاه به آسمون از بارون فرار میکردن!
من با نگاه به مژه هات...
از قطره های بارون آسمون چشات...
داغون میشدم🫠
کاش دوباره بارون بیاد!
اشک تو چشام...
حرف تو صدام....
دوباره یادت میاد۰🙂
خورشید‌تقصیری‌نداشت!او‌فقط‌میخواست‌نورش‌را‌با‌ماه‌تقسیم‌کند،هرگز‌نمیدانست‌مردم‌همان‌نور‌را‌در‌ماه‌بیشتر‌دوست‌خواهند‌داشت!(:
تو ماه را بیشتر از همه دوست می‌داشتی
و حالا ماه هرشب،تو را به یاد من می‌آورد.
می‌خواهم فراموشت کنم،اما این ماه با هیچ دستمالی
از پنجره‌ها پاک نمی‌شود.،،
او‌تا‌ابد‌پیش‌من‌می‌ماند،خاطرات‌را‌میگویم‌که‌صاحبش‌رفته‌است:))
قول:دروغی‌که‌میخواهی‌به‌ان‌ادامه‌دهی!
اقیانوس:بخش‌بی‌کرانی‌از‌خودت‌که‌تا‌به‌حال‌نمی‌شناختی،اما‌همیشه‌میدانستی‌وجود‌دارد!
دل‌مشغولی:حامص‌‌علاقه‌ی‌شدید‌و‌کاملا‌توجه‌پذیر‌نسبت‌به‌چیزها‌و‌افراد‌‌که‌بسیار‌دوست‌داشتنی‌هستند
سوظن:حقیقتی‌که‌باور‌نداری،نمیتوانی‌باور‌کنی،باور‌نخواهی‌کرد