لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (19)
  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    برین اون اخرا شروع کنین:)))))

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    "ساعت نه شب"یوکی و میون لباسای دانشگاهشونو پوشیده بودن و منتظر نامجون بودن...یکم ک گذشت نامجون از اتاقش خارج شد و سمت حال اومد..._چ عجب...میزاشتی یکم دیگ میومدی...نامجون پوکر به یوکی نگاه کرد و چندبار پلک زد..._بریم؟یا قصد داری این امتحانتو ندی؟..._بریم دیگههههه...

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    _اصلا قهر نبوده؟..._چی؟..._میخاسته ببینه من میام عذرخاهی یا نه،فک کرده برام مهم نیس..._یااا ینی واقعا داشته اذیتت میکرده؟..._عار...میون پوکر به یوکی نگاه کرد و قلنجاشو گرفت..._یاااا میخای چیکار کنی؟...هیچی،قلنج گرفتم..._عاها،بریم...میون و یوکی سمت حال رفتن و کنار همه نشستن و سرگرم گفتوگو شدن...

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    همه اعضای خونه میگفتن و میخندیدن ولی میون استرس داشت ک توی اتاق داره چی میگذره...جین یوکیو بخشیده؟نبخشیده؟دعوا میکنن؟هنوز هیچی نگفتن و...ذهنش با همینا پر بود ک یهو یوکی و جین وارد حال شدن...میون دست یوکیو گرفت و اونو سمت اش..."خودتون میدونین کجا" برد..._چیشد؟...

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    یوکی از روی عصبانیت به بازوی جین زد و جینم بدون هیچ اهمیتی میخندید..._خیلی مسخره ای صب بخاطر تو نیومدم صبونه بعد تو با خیال راحت رفتی صبونه خوردی؟قهرم باهات..._باشه حالا قهر نکن شوخی بود دیگه...اخمای یوکی باز شدن و اروم خندید..."میون ویو"...

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    اص سه💪🏼🗿

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    _فک نمیکردم بیای عذرخاهی کنی،فک میکرد اصن برات مهم نباشه..._خب حالا ک مهمه و عذرخاهیم کردم...میبخشی؟...جین لبخند کوچیکی زد و دستشو روی موهای یوکی کشید..._من اصلا باهات قهر نکردم...فقط بی محلی کردم ک ببینم چیکار میکنی...اخمای یوکی توی هم رفت..._یااااااا،تمام وق منو دست مینداختیییییی؟خیلی بدی...

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    یوکی اروم و با ترس دوبار به در اتاق جین ضربه زد..._بیا تو...یوکی اروم وارد اتاق شد و جلوی در ایستاد...بدنش میلرزید...ولی مگ یه عذرخاهی ترس داره؟..._چیزی میخاستی بهم...چرا اینقد میلرزی؟کاریت ندارما...

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    یوکی هیچی نگفت و فقط یه جا ایستاده بود..._بیا بشین،چی میخای بهم بگی؟...یوکی اروم سمت تخت جین رفت و کنارش نشست،ولی هیچی نمیگفت..._نمیگی؟..._خب...خاستم بگم...بگم..._بگی؟..._ببخشید...ک زدمت...جین سرشو کج کرد و سعی کرد به یوکی نگاه کنه..._واقعا داری ازم عذرخاهی میگنی؟..._مگ چیه؟...

  • imageمهوش ژون سازنده
    بشه رائون🌚

    نامجون خیلی سریع سمت کاناپه ای ک میون روش نشسته بود رفت و کنارش نشست..._حله؟..._عار فقط میدونم استرس داره..._نگران نباش،جین هیونگ خیلی مهربونه سریع میبخشش...یکم بگذره با دهنای باز از اتاق بیرون میاد...میون اروم خندید و توی دلش دعا کرد ک همه چی بخیر بگذره..."یوکی ویو"...

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.