
حس نومیدی از اینجا نشات میگیرد که آدم نمیداند چرا میجنگد و حتی نمیداند اصلا باید بجنگد یا نه. آلبر کامو
حس نومیدی از اینجا نشات میگیرد که آدم نمیداند چرا میجنگد و حتی نمیداند اصلا باید بجنگد یا نه. آلبر کامو
وقتی خود را از زیستنی پرشور و چابکانه ... برحذر داریم، به دلیل هستی درخواب مانده و به عبارت دیگر زندگی نازیسته ی درونمان، احساس گناه می کنیم. اتو رنک
در انسان صاحب نبوغ اگر دست کم دو چیز دیگر وجود نداشته باشد، وجودش تابآوردنی نیست: شکرگزاری و پاکی فردریش نیچه
اما ای دیوانه، برای بدرود این آموزه را به تو پیشکش میکنم: آنجا که دیگر نمی توان عشق ورزید، باید آن را گذاشت و گذشت. چنین گفت زرتشت، و دیوانه و شهر بزرگ را گذاشت و گذشت. فردریش نیچه
سیتین: خداوندگارا، شهبانو مرده است. مکبث: روزی می بایست می مرد. زمانی می بایست این خبر را میآوردند. فردا و فردا و فردا، می خزد با گامهای کوچک از روزی به روزی تا که بسپارد به پایان رشتهی طومار هر دوران. و دیروزان و دیروزان کجا بودست ما دیوانگان را جز نشانی از غباراندوده راه مرگ. فرومیر، آی، ای شمعک، فرومیر، آی، که نباشد زندگانی هیچ الا سایهای لغزان و بازیهای بازی پیشهای نادان که بازد چندگاهی پرخروش و جوش نقشی اندرین میدان و آنگه هیچ! زندگی افسانهای ست کز لب شوریده مغزی گفته آید سربهس
بیشتر مردم علاقه چندانی به آزادی ندارند، چون آزادی مستلزم و در بر گیرنده ی مسئولیت است و بیشتر مردم از مسئولیت واهمه دارند. زیگموند فروید
بعضیها سرمایهگذاری بخش خصوصی را به ببری درنده تشبیه کردهاند که باید او را به ضرب گلوله از پای درآورد. عدهای آنرا به صورت گاو شیرده مینگرند که باید دوشیدش. فقط عده قلیلی آن را همانطور که هست می بینند - قاطری که با تمام قدرت گاری را میکشد. وینستون چرچیل
گرچه همه موافقند که زندگی زنجیره لعنتی از دست دادنهای یکی پس از دیگری است، اما افراد معدودی آگاهند که یکی از بدترین و آزاردهنده ترین از دست دادن ها که در دهه های بعدی زندگی انتظارمان را می کشد، خواب راحت شب است. اروین دیوید یالوم
هر اندازه گناهی بزرگ کهنه شود و به حال اختفا باقی بماند سرانجام هنگام مرگ یا بروز خطر، چون فرصت کشف آن فرارسد، به صورت موحشی زهر خود را برجان آدمی میریزد. ویلیام شکسپیر