توییت
viola 10 ماه پیش

جدا شد یکی چشمه از کوهسار * به ره گشت، ناگه به سنگی دچار به نرمی، چنین گفت با سنگ سخت: * «کرم کرده، راهی ده، ای نیک بخت!» گران سنگ تیره دل سخت سر * زدش سیلی و گفت: « دور ای پسر نجنبیدم از سیل زورآزمای * که ای تو، که پیش تو جنبم ز جای؟» نشد چشمه از پاسخ سنگ، سرد * به کندن در استاد و ابرام کرد. بسی کند و کاوید و کوشش نمود * کز آن سنگ خارا رهی برگشود برو کارگر باش و امیدوار * که از یأس، جز مرگ، ناید به بار گرت پایداری است در کارها * شود سهل، پیش تو دشوارها (ملک الشعرا بهار فارسی پنجم)

توییت
viola 10 ماه پیش

(ولی این شعر برای ی بچه ده ساله خیلی طولانی بود) علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمهٔ بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانهٔ علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را به‌جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

توییت
viola 10 ماه پیش

دیشب پدر بزرگم آمد به خانه ی ما باز او مرا بغل کرد بوسید صورتم را مادر برای او زود یک چای تازه آورد او خسته بود وپایش انگار درد می کرد با خنده باز از من پرسید در چه حالی ؟ کردم تشکر از او گفتم که خوب و عالی (امشب فقط اشعار دبستان. کی ادامه اش رو میدونه؟) (واضح نیست از کیه؟ ناصر کشاورز)

توییت
viola 10 ماه پیش

شبی در محفلی با آه و سوزی شنیدستم که مرد پاره‌دوزی چنین می گفت با پیر عجوزی (کیا اینو یادشونه؟ من که خیلی خوشم اومد ) (سعدی)

توییت
viola 11 ماه پیش

اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی‌وفا ای بی‌مروت گریبانم ز دستت چاک چاکو نخواهم دوخت تا روز قیامت (بابا طاهر)

توییت
viola 11 ماه پیش

ای گشته خجل پری و حور از رویت خورشید گرفته وام نور از رویت در آرزوی روی تو داریم امروز روئی و هزار اشک دور از رویت (مهستی گنجوی)

توییت
viola 11 ماه پیش

من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی یا چه کردم که نگه باز به من می‌ نکنی دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی (سعدی ) کاملا معلومه منظور از حریفان معلم های ادبیاته

توییت
viola 11 ماه پیش

گفتم که دگر چشم به دلبر نکنم صوفی شوم و گوش به منکر نکنم دیدم که خلاف طبع موزون من است توبت کردم که توبه دیگر نکنم (سعدی شاعر صادق😂)

توییت
viola 11 ماه پیش

آن دل که شد او قابل انوار خدا پر باشد جان او ز اسرار خدا زنهار تن مرا چو تنها مشمر کو جمله نمک شد به نمک‌زار خدا (مولانا)

توییت
viola 11 ماه پیش

ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس (حافظ) ولی کی میتونه ادامه ش رو بگه؟

توییت
viola 11 ماه پیش

اگر آن مهرخ تهران بدست ارد دل ما را به لبخند ترش بخشم تمام روح و معنا را سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند نه بر آن مه لقای ما که شور افکنده دنیا را (دکتر انوشه در پاسخ امیر نظام گروسی)

توییت
viola 11 ماه پیش

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را بهایش هم بباید او ببخشد کل دنیا را مگر من مغز خر خوردم در این آشفته بازاری که او دل را بدست آرد، ببخشم من بخارا را نه چون صائب ببخشم من سر و دست و تن و پا را نه من آن شهریارانم ببخشم روح و اجزا را که این دل در وجود ما خدا دارد که می ارزد هزاران ترک شیراز و هزاران عشق زیبا را ولی گر ترک شیرازی دهد دل را بدست ما در آن دم نیز شاید ما ببخشیمش بخارا را (رند تبریزی در پاسخ حافظ, صائب و شهریار)

توییت
viola 11 ماه پیش

اگر آن کرد گروسی بدست آرد دل ما را بدو بخشم تن و جان و سرو پا را جوانمردی به آن باشد که ملک خویشتن بخشی نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را (امیر نظام گروسی در باب شعر حافظ)

توییت
viola 11 ماه پیش

هر آن کس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دل ها را اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را (شهریار)

توییت
viola 11 ماه پیش

هر آن کس چیز می بخشد، ز جان خویش می بخشد نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را (صائب)

توییت
viola 11 ماه پیش

گر آن ترک شیرازی به‌‌ دست‌ آرد دل ما را ***** به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را (حافظ)

توییت
viola 12 ماه پیش

آفرینش همه تنبیه خداوند دل است*****دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار (سعدی)

توییت
viola 12 ماه پیش

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ****ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ (مولانا)

توییت
viola 12 ماه پیش

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟*****ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد (سعدی)