گفتاورد
جوجه قاتل🐥 2 ماه پیش
عکس

هنگامی که کودک بودم فکر می کردم که از ۲۰ سالگی به بعد آدم بزرگ و یه جورایی بالغ و عقل کل می شویم ولی الان که به این سن رسیده ام فقط می دانم هنوز نابالغ هستیم...شاید چندسال دیگر نیز چنین فکری با خود کنم...اما یک چیز را می توانم گمان کنم؛ اینکه آدمی هرچقدر که سنش بالاتر رود هنوز ناپخته است...این سن نیست که آدم را پخته می کند بلکه تجربه های اوست که او را پخته و عاقل می کند.

گفتاورد
جوجه قاتل🐥 4 ماه پیش
عکس

✨️هدیه های داده نشده...بغض های گره خورده...حرف های زده نشده...افراد به هم نرسیده...آرزوهای خاکستر شده...حرف های خاک خورده...راه های طی نکرده...درد های خوب نشده...دوستان دشمن شده...رابطه های خراب شده...افراد رها شده...همه اینها را شاید... ما درک کرده باشیم...شاید هم بدتر...تجربه کرده باشیم‌؛ کسی چه می داند جز خود او، درد اندرونی اش را؟✨️

گفتاورد
جوجه قاتل🐥 5 ماه پیش
عکس

شاید این کاری است که دوست دارم بکنم....کشیدن آن رنگ سرخ بر روی لباس سفیدت و طراحی آن نقش و نگارهای درونی ام و لمس آن جسم سرد و سفید رنگ و احساس کردن سرمای سوزان و آتش زننده، آن جسم بر جانم؛ درحالی که کلاغ های سیاه رنگ در بالای سرمان به رقص آمده اند و جنگل و مه، آواز خوان و شاهدان این پیوند خونین و ابدی اند؛ پیوندی به ابدیت و حتمی بودن مرگ.

خاطره
جوجه قاتل🐥 5 ماه پیش

واو عجب روزی باورتون نمیشه دوستان😲 اومدم تستچی تا تست و پست هارو بررسی کنم اما چی شده بود؟😯 از ناظر بودن در اومدم😐 اونم بدون هرگونه اعلانی که بدونم و کاملا یهویی چه سورپرایز بزرگیه مگه نه؟

گفتاورد
جوجه قاتل🐥 6 ماه پیش
عکس

دوست آن نیست که در روشنی ات دوست شود دوست آن است که در تاریکی ات شمع شود.....🕯🌑

گفتاورد
جوجه قاتل🐥 7 ماه پیش
عکس

سر به کجا برم که خانه ای ندارم؟ دل به که بدهم که دلداری ندارم؟ تکیه به شانه که بدهم که تکیه گاهی ندارم؟ چه آرزویی کنم که امیدی ندارم؟ بیا که پس از تو جانی در بدن ندارم....