توییت
mᥲhᦔis 6 روز پیش
عکس

در تاریکی، دست می‌کشم بر گل‌هایی که نفس شب را بوییده‌اند، رنگی ندارند، اما صدایی از غم خاموش خاک می‌آید.

توییت
mᥲhᦔis 6 روز پیش
عکس

در مهربانی خاکستری صبح چیزی شبیه شکفتن بی‌صدا در من ادامه دارد انگار گل‌هایی کم‌رنگ روی دیوار خستگی‌ام بیدار می‌شوند

توییت
mᥲhᦔis 1 هفته پیش
عکس

من از نهایت شب حرف می‌زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می‌زنم اگر به خانه من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم.