توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 23 ساعت پیش

خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان بر عقل من بخندی گر در غمش بگریم کاین کارهای مشکل افتد به کاردانان دلداده را ملامت گفتن چه سود دارد می‌باید این نصیحت کردن به دلستانان دامن ز پای برگیر ای خوبروی خوش رو تا دامنت نگیرد دست خدای خوانان من ترک مهر اینان در خود نمی‌شناسم بگذار تا بیاید بر من جفای آنان

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 1 روز پیش

ماهی لب‌بسته خون در دل کند قلاب را...

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 2 روز پیش

🖇♥ ما میگیم نگران نباش من همیشه پیش توام ولی #سعدی میگه: *"دیده‌ی سعدی و دل همراه توست تا نپنداری که تنها می‌روی..."*

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 5 روز پیش

در آن نفس که بمیرم، در آرزوی تو باشم...

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 6 روز پیش
عکس

چون ز من خالی بماند جای من گر تو هم راهم نباشی وای من

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 1 هفته پیش
عکس

➰ بگیر از من این هر دو فرمانده را «دل عاشق» و «عقل درمانده» را اگر عشق با ماست، این عقل چیست؟ بکش! هم پدر هم پدرخوانده را...

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 2 هفته پیش
عکس

غير او را رانده ام از پيش خود اما نكرد از حساب ديگران يك دم حسابم را جدا

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 2 هفته پیش

یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم یک جرعه دیگر بچشان مست‌ترم کن...

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 2 هفته پیش

به صد صحرا نمی‌گنجد غم دل چه سان گنجایمش در سینه تنگ؟

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 3 هفته پیش

بود رفیق کهن چون می کهن، زنهار! که از رفیق و می تازه سر گران نکنی گر ازدیاد محبانت آرزوست، بکوش که امتحان‌شده را دیگر امتحان نکنی...

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 3 هفته پیش

🖇♥ #مولوی فرموده: *کار دلم به جان رسد، کارد به استخوان رسد، ناله کنم، بگویدم: «دم مزن و بیان مکن!»* این هم یکی از عجایب راه عشق. جان بر لب آمده را، رخصت ناله‌ای نمی‌دهند. و عالیجناب #سعدی نیز در همین مضمون: می‌زد به شمشیر جفا، می‌رفت و می‌گفت از قفا: *«سعدی بنالیدی ز ما، مردان ننالند از الم!»* و به تعبیر خواجه‌ی شیراز: *«ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی!»*

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 3 هفته پیش

کاری به کار عقل ندارم ، به قول عشق کشتی شکسته را چه نیازی به ناخدا؟! گیرم که شرط عقل به جز احتیاط نیست ای خواجه احتیاط کجا؟ عاشقی کجا؟!

توییت
𝙎𝙖𝙟𝙖𝙙 2 ماه پیش

💭 ای دوست شاد باش که شادی سزای توست این گنج، مزد طاقت رنج‌آزمای توست صبح امید و پرتو دیدار و بزم مهر ای دل بیا که این همه اجر وفای توست