
تو بازی بودیم بسکتبال حذفی .من از روی بی کله بازی و حواس پرتی و اینکه اون بازی برام مهم بود خیلی سفت دفاع میکردم و اینکه سرعتم بالا بود به یه بازیکن میخورم و روی دست راستم میوفتم و زانوم پاره میشه پوستش کلا.اول داشت گریم میومد ولی بعدا دیدم مربی میخواد تعویض کنه گریم رو تموم کردم و گفتم نه آقا من اوکیم تا کل بازی بازی میکنم و خیلی درد داشت ولی اون بازی مهم بود چون اون بازی بازیی بود که من الان تونستم تو تیم باشم ما بازی رو بردیم و یکی از رفیقام به نام فهمیده گفت این چگاریه منم یاد گتوزو افتاد.






















