ولی این سخنان دردمندانه هم نمیتوانست ناراحتی و اضطراب درونی او را ارام سازد. بدبینی و نفرت که همه وجودش را پر کرده بود در آن لحظه برای او تحمل ناپذیر بود و نمیدانست چطور غم و غصه را از خودش دور کند؟ -جنایات و مکافات، داستایوفسکی.
از آستانه در گذشت و وارد راه پله شد که تنگ و تاریک بود ولی مرد جوان عادت داشت. از دیدن پله های تاریک ناراحت نمیشد زیرا در آن تاریکی حداقل کسی چشمان خود را به طرف او خیره سازد. کتاب جنایات و مکافات اثر داستایوفسکی
گاهی زیرلبی حرف میزد و خودش قبول داشت که فکر و خیال، مغزش را لگد مال میکند. -جنایات و مکافات اثر داستایوفسکی
من اون روزی که مامان بابام دقت کنن من واقعا چه کتابایی میخونم: (دارن میبرنم تیمارستان)
کاترین پرسید:دکتری؟ دلقک سرش را بلند کرد و دوباره آن لبخند میخکوب کننده را زد: من دلقکم، بانوی من. از دکتر هم بهتر. -چجوری دلقک از دکتر هم بهتره؟ -تاحالا نشنیدین که میگن خنده بر هر درد بی درمان دواست؟ _ کتاب سنگدل
بچه ها یچی بگم. میدونم وضعیت همه الان سخته، همه تحت فشار روانی ان، یسریا مجبور شدن خونه هاشون رو ول کنن و الان جایی برای موندن ندارن واقعا درک میکنیم که سخته ولی خب یادتون باشه که اینم میگذره. تو این وضعیت بیشتر مراقب همدیگه باشین، با خانوادتون وقت بگذرونید، کمتر اخبار گوش کنید و مهمتر سعی کنید اگه شرایطش رو دارید به بقیه کمک کنید. مراقب خودتون باشین و سعی کنید روحیتون رو حفظ کنید. بازم میگم مراقب خودتون باشید، با ارزوی موفقیت برای هممون
خلاقیت هام در حال شکفتن درحالی که فردا ۱۴ درس علوم امتحان نهایی دارم و از کل کتاب فقط اسمشو بلدم
این منم در دوره ی امتحانات: کوچک، بدون مغز، همواره در حال اینکه نمیدونم کجام و دارم چیکار میکنم و کمی 🤏 ناز