میم
Dan 2 ماه پیش
عکس

ولی من فقط حوصلم سر رفته بود...

گفتاورد
Dan 2 ماه پیش
عکس

بعد من جدیدا فهمیدم کارامل ماکیاتو چیه دختره میاد میگه ماچای توت فرنگی امریکانوی ۱۰۰ عربیکای از کنار مرز ترکیه رد شده بدین لطفا

میم
Dan 2 ماه پیش
عکس

والا، اینم سوال داره؟

میم
Dan 2 ماه پیش
عکس

نه بچه ها مثل اینکه واقعیه

گفتاورد
Dan 2 ماه پیش

-پس ما چطوری میتونیم باهم باشیم وقتی که به دنیا های جداگانه ای تعلق داریم؟ -با ساختن دنیای خودمون. -این غیرمنطقیه. -برام مهم نیست. این درباره ی دلیل و منطق نیست. این درباره ی عشقه و هیچ چیز منطقی ای توی عشق وجود نداره. _پادشاه غرور، آنا هوانگ

گفتاورد
Dan 2 ماه پیش

-تو فکر میکنی شکسته ای، ولی کاش میتونستی جوری که من تورو میبینم، خودت رو ببینی. باهوش، قوی و زیبا. با معیار های خودت ناقص، ولی با معیار های من به طرز خارق‌العاده‌ای بی نقص. _پادشاه غرور، آنا هوانگ

گفتاورد
Dan 2 ماه پیش
عکس

حتی شوخیش هم‌ ترسناکه...

میم
Dan 2 ماه پیش
عکس

بچه ها کتابخونم کتابخونم بچه ها

گفتاورد
Dan 2 ماه پیش

برای اینکه ضربه بزنی، باید بدونی دشمنانت و دوستانت کجا آسیب‌پذیرند. هیچکس برای همیشه دوستت نمیمونه، میرا. درنهایت نزدیکترین افراد ما به نحوی دشمن ما میشن، حتی اگه از روی عشق بی غرض باشه یا بی تفاوتی، یا اگر به اندازه کافی عمر کنیم تا به ادم بد داستان انها تبديل شویم. _کتاب دسته ی چهارم، ربکا یاروس

میم
Dan 2 ماه پیش
عکس

دارید از این دوستا؟ فک کنم همه دارن به خصوص خودم

میم
Dan 2 ماه پیش
عکس

بزارید کنار این رفتاراتونو😂

گفتاورد
Dan 2 ماه پیش

"چیزی نیست." عبارتی است که ان را میگوییم وقتی که؛ درونمان لبریز از همه چیز است. _محمود درویش

میم
Dan 3 ماه پیش
عکس

کیپاپ فن ها: ک*اش من حتی نمیدونه من وجود دارم🥲 انیمه فن ها: ک*اش من حتی وجود نداره🥲 کتاب خونا(از جمله خودم): حداقل شماها میتونید ک*اشتون رو ببینین. (میزان ربط عکس به متن ۱۰۰ از ۱۰۰)

میم
Dan 3 ماه پیش
عکس

نه بابا جدی؟ نمیدونستم از اینام بلدم

گفتاورد
Dan 3 ماه پیش
عکس

متأسفم مامان، ولی این ممکنه سزای کارت باشه....

گفتاورد
Dan 3 ماه پیش

ولی این سخنان دردمندانه هم نمیتوانست ناراحتی و اضطراب درونی او را ارام سازد. بدبینی و نفرت که همه وجودش را پر کرده بود در آن لحظه برای او تحمل ناپذیر بود و نمیدانست چطور غم و غصه را از خودش دور کند؟ -جنایات و مکافات، داستایوفسکی.

گفتاورد
Dan 3 ماه پیش

از آستانه در گذشت و وارد راه پله شد که تنگ و تاریک بود ولی مرد جوان عادت داشت. از دیدن پله های تاریک ناراحت نمیشد زیرا در آن تاریکی حداقل کسی چشمان خود را به طرف او خیره سازد. کتاب جنایات و مکافات اثر داستایوفسکی

گفتاورد
Dan 3 ماه پیش

گاهی زیرلبی حرف میزد و خودش قبول داشت که فکر و خیال، مغزش را لگد مال میکند. -جنایات و مکافات اثر داستایوفسکی

میم
Dan 3 ماه پیش
عکس

داداش یه چندسالی هست منتظریما کجایی؟

میم
Dan 3 ماه پیش
عکس

برار ناامید شده از زندگی

میم
Dan 3 ماه پیش
عکس

من اون روزی که مامان بابام دقت کنن من واقعا چه کتابایی میخونم: (دارن میبرنم تیمارستان)

میم
Dan 3 ماه پیش
عکس

اره دیگه. سلامت خودتونو به خطر نندازید ورزش بده😂💔

میم
Dan 3 ماه پیش
عکس

بله دوستان من رو به دو محدود نکنید. من میتونم میلیون قطبی باشم.

گفتاورد
Dan 3 ماه پیش
عکس

هیچی دارم ازت ناامید میشم