میم
Dan 16 ساعت پیش
عکس

نه بچه ها مثل اینکه واقعیه

گفتاورد
Dan 2 روز پیش

-پس ما چطوری میتونیم باهم باشیم وقتی که به دنیا های جداگانه ای تعلق داریم؟ -با ساختن دنیای خودمون. -این غیرمنطقیه. -برام مهم نیست. این درباره ی دلیل و منطق نیست. این درباره ی عشقه و هیچ چیز منطقی ای توی عشق وجود نداره. _پادشاه غرور، آنا هوانگ

گفتاورد
Dan 2 روز پیش

-تو فکر میکنی شکسته ای، ولی کاش میتونستی جوری که من تورو میبینم، خودت رو ببینی. باهوش، قوی و زیبا. با معیار های خودت ناقص، ولی با معیار های من به طرز خارق‌العاده‌ای بی نقص. _پادشاه غرور، آنا هوانگ

گفتاورد
Dan 4 روز پیش
عکس

حتی شوخیش هم‌ ترسناکه...

میم
Dan 7 روز پیش
عکس

بچه ها کتابخونم کتابخونم بچه ها

گفتاورد
Dan 1 هفته پیش

برای اینکه ضربه بزنی، باید بدونی دشمنانت و دوستانت کجا آسیب‌پذیرند. هیچکس برای همیشه دوستت نمیمونه، میرا. درنهایت نزدیکترین افراد ما به نحوی دشمن ما میشن، حتی اگه از روی عشق بی غرض باشه یا بی تفاوتی، یا اگر به اندازه کافی عمر کنیم تا به ادم بد داستان انها تبديل شویم. _کتاب دسته ی چهارم، ربکا یاروس

میم
Dan 2 هفته پیش
عکس

دارید از این دوستا؟ فک کنم همه دارن به خصوص خودم

میم
Dan 2 هفته پیش
عکس

بزارید کنار این رفتاراتونو😂

گفتاورد
Dan 2 هفته پیش

"چیزی نیست." عبارتی است که ان را میگوییم وقتی که؛ درونمان لبریز از همه چیز است. _محمود درویش

میم
Dan 2 هفته پیش
عکس

کیپاپ فن ها: ک*اش من حتی نمیدونه من وجود دارم🥲 انیمه فن ها: ک*اش من حتی وجود نداره🥲 کتاب خونا(از جمله خودم): حداقل شماها میتونید ک*اشتون رو ببینین. (میزان ربط عکس به متن ۱۰۰ از ۱۰۰)

میم
Dan 4 هفته پیش
عکس

نه بابا جدی؟ نمیدونستم از اینام بلدم

گفتاورد
Dan 4 هفته پیش
عکس

متأسفم مامان، ولی این ممکنه سزای کارت باشه....

گفتاورد
Dan 4 هفته پیش

ولی این سخنان دردمندانه هم نمیتوانست ناراحتی و اضطراب درونی او را ارام سازد. بدبینی و نفرت که همه وجودش را پر کرده بود در آن لحظه برای او تحمل ناپذیر بود و نمیدانست چطور غم و غصه را از خودش دور کند؟ -جنایات و مکافات، داستایوفسکی.

گفتاورد
Dan 4 هفته پیش

از آستانه در گذشت و وارد راه پله شد که تنگ و تاریک بود ولی مرد جوان عادت داشت. از دیدن پله های تاریک ناراحت نمیشد زیرا در آن تاریکی حداقل کسی چشمان خود را به طرف او خیره سازد. کتاب جنایات و مکافات اثر داستایوفسکی

گفتاورد
Dan 4 هفته پیش

گاهی زیرلبی حرف میزد و خودش قبول داشت که فکر و خیال، مغزش را لگد مال میکند. -جنایات و مکافات اثر داستایوفسکی

میم
Dan 4 هفته پیش
عکس

داداش یه چندسالی هست منتظریما کجایی؟

میم
Dan 1 ماه پیش
عکس

برار ناامید شده از زندگی

میم
Dan 1 ماه پیش
عکس

من اون روزی که مامان بابام دقت کنن من واقعا چه کتابایی میخونم: (دارن میبرنم تیمارستان)

میم
Dan 1 ماه پیش
عکس

اره دیگه. سلامت خودتونو به خطر نندازید ورزش بده😂💔

میم
Dan 1 ماه پیش
عکس

بله دوستان من رو به دو محدود نکنید. من میتونم میلیون قطبی باشم.

گفتاورد
Dan 1 ماه پیش
عکس

هیچی دارم ازت ناامید میشم

میم
Dan 1 ماه پیش
عکس

واقعا نمیشه

میم
Dan 1 ماه پیش
عکس

از این راننده هایی که هی حرف میزنن ولم‌ نمیکنن انقد بدم میاد

گفتاورد
Dan 1 ماه پیش

کاترین پرسید:دکتری؟ دلقک سرش را بلند کرد و دوباره آن لبخند میخکوب کننده را زد: من دلقکم، بانوی من. از دکتر هم بهتر. -چجوری دلقک از دکتر هم بهتره؟ -تاحالا نشنیدین که میگن خنده بر هر درد بی درمان دواست؟ _ کتاب سنگدل