هعی این کوکی عه تو دریمرز..

جلویی عه مال من برید برا دومی

جوجوووووووووووو

بچه ها زیادی زود بزرگ میشن..

اخری سمت چپ 🤣🤣 میگم آشپزیم به نامی رفته باور نکنید

می فهمید؟؟؟؟ 😐

من ۴۰ ساله... همچنان من

پشمای اکسیوی ریخت😐👌

اصکی؟؟؟؟؟واقعا کهههه

ران بی تی اس... هعی دلم براش تنگ شده

فندمی بی تی اس (آرمی) وجود نداره کارخونه سم سازی عه.. فقد کلش.. کلش کلمه، کلمش کلشه😐

جونگ کوکی vs جی هوووپپپپ

نارنگیـ و یونگیـ

Same back roads, switchin’ lanes همون جاده های قبلی با لاین های متفاوت (تغییر مسیر) My mind is racin’, I can drive myself insane ذهنم به شدت مشغوله و میتونم خودم و دیوونه کنم Winter’s cold and summer’s strange زمستون سرده و تابستون عجیب Don’t turn around and act like you don’t feel the same برنگرد و جوری رفتار نکن که انگار توام همین احساس و نداری We both know, say it again, say it again ما هردومون میدونیم دوباره بگو دوباره بگو It’s time to let go این دفعه وقتشه که بزاریم بریم

날 스치는 그대의 옅은 그 목소리 با صدای محوت که مثل نسیمی از کنارم رد میشه 내 이름을 한 번만 더 불러주세요 لطفا فقط یکبار دیگه اسمم رو صدا بزن 얼어버린 노을 아래 멈춰 서있지만 یا اینکه زیر غروب یخ زده خورشید ایستادم 그대 향해 한 걸음씩 걸어갈래요 ولی می خواستم قدم به قدم به سمتت بیام Still with you هنوز با توام 어두운 밤 조명 하나 없이 در یک اتاق تاریک بدون هیچ نوری 익숙해지면 안 되는데 من نباید به این عادت کنم 그게 또 익숙해 ولی خیلی آشناست 이거라도 없으면 اگه حتی این رو هم نداشتم 나 정말 무너질 것 같아 فکر کنم از هم کاملا می پاشیدم

늘 생각해 من همیشه فکر می‌کنم 아직 꿈속인 건 아닐까 من هنوز خواب می‌بینم؟ 길었던 겨울 راستی بهار است؟ 끝에 온 게 진짜 봄일까 یعنی بعد از زمستون طولانی؟ 모두 비웃던 نامی که همه به آن خندیدند 한땐 부끄럽던 이름 اون یه بار خجالت کشید 이건 쇠로 된 증명 این مدرک مهمی است “bullet-proof” مدرک ضد گلوله We were only seven ما فقط هفت نفر بودیم but we have you all now اما حالا همه شما را داریم 일곱의 겨울과 봄 뒤에 بعد از هفت زمستون و چشمه‌های آب‌گرم Yeah we got to heaven آره ما به بهشت رسیدیم

I don’t know your name نمیدونم اسمت چیه 기억들로 여행, 여행, 여행 به خاطراتم سفر میکنم 자 지워보자 하나씩, 그래 하나씩 اجازه بدین اونارو یکی‌ یکی پاک کنم، بله یکی‌ یکی 요즘 기분은 어때? تازگیا چه حسی داری؟ 기억들로 여행 به خاطراتم سفر میکنم 지우고픈 일들 اتفاقاتی که میخوام پاکشون کنم 요즘 기분은 어때, 어때, 어때? اخیرا چه حسی داری؟ 기억조차 안 나는 기억도 خاطراتی که حتی نمیتونم به یاد بیارم 다 꺼내 보자고 하나씩 بیا همه‌ی اونارو یکی‌ یکی نابود کنیم 어서 나를 구해줘 어서 나를 구해줘 عجله کن و نجاتم بده، عجله کن و نجاتم بده

가진 게 꿈밖에 없었네 ما چیزی جز رویاها نداشتیم 눈 뜨면 뿌연 아침뿐 وقتی چشمانمان را باز کردیم هیچ چیز جز هوای مه‌آلود نبود 그 끝이 없던 악보들 با نت های موسیقی بی پایان 다 던져봐 همه چیز را دور بیندازید 세상과 첫 싸움 اول با دنیا بجنگید Don’t wanna die نمی‌خواهم بمیزم Too much cryin’ خیلی زیاد گریه میکنم 내게 돌을 던져 به طرف من سنگ پرتاب کن 우린 겁이 없어 anymore ما دیگر نمی ترسیم 가 날 막아도 걸어가 حتی اگر جلومو گرفته باشم باز هم راه می‌روم 부정적인 시선에 맞서 우린 해냈구 ما با نگاه منفی مواجه شدیم و آن را انجام دادیم I purple u , ARMY.

Don’t smile on me بهم لبخند نزن Light on me پیدام کن 너에게 다가설 수 없으니까 چون من نمیتونم به سمتت بیام 내겐 불러줄 이름이 없어 من اسمی ندارم که تو صداش بزنی Show you me خودمو نشونت بدم Give you me خودمو بهت بدم 초라한 모습 보여줄 순 없어 نمیتونم بهت نشون بدم چقدر پستم 또 가면을 쓰고 널 만나러 가 من یه ماسک میپوشم و میام تا تو رو ببینم But I still want you ولی هنوزم میخوامت 외로움의 정원에 핀 میخواستم بهت 너를 닮은 꽃 گلی رو بدم که 주고 싶었지 توی باغ تنهایی میروید 바보 같은 가면을 벗고서 بعد از اینکه ماسک ابلهانه مو برداشتم

کاربر تانچی عزیز ، خوشحالم که حدود یک سال از دوستیمون میگذره و امیدوارم همیشه خوب باشی گلم😉 یک سال دیگه دور زدنت مبارک باشه عزیزم👑 🎇🎉🎆🎇🎂🎂🎈🎈🎂🎁🎀🎆🎇🎉🎀🎈🎆🎇🎉🌸jina🌸 💖جینا کوشولو💖 تقدیم به کویین تانچی

지겨운 same day, 반복되는 매일에 همون روز خسته کننده, هی دوباره تکرار میشه. 어른들과 부모님은 틀에 박힌 꿈을 주입해 آدم بزرگا و پدرمادرا رویاهای خودشونو به ما تزریق میکنن. 장래희망 넘버원 공무원? نامبر وانت در آینده چیه؟ کارمند شرکت؟ 강요된 꿈은 아냐, ۹회말 구원투수 همینجور که رویاها بهمون تزریق میشن, دور نهم پرتابگر امدادیه. 시간낭비인 야자에 돌직구를 날려 وقت ضربه بازیکن تولجیککو تو وقت اضافست. 자신에게 물어봐 니 꿈의 profile از خودت بپرس مشخصات رویات چیه, چون رویات پروفایل تو رو میسازه. 억압만 받던 인생 니 삶의 주어가 되어봐 موضوع اصلی زندگیت همواره در حال سرکوب شدنه.

니가 꿈꿔온 니 모습이 뭐여 اون “من” که رویاش رو داشتی چه بلایی سرش اومده؟ 지금 니 거울 속엔 누가 보여, I gotta say الان آیینه داره کیو بهت نشون میده, سعی دارم بگم که. 너의 길을 가라고 راه خودتو برو. 단 하루를 살아도 حتی اگه فقط یک روز برای زندگی داری. 왜 말 못하고 있어? 공부는 하기 싫다면서 چرا نمیتونی بگیش؟ “نمیخوام درس بخونم” 학교 때려치기는 겁나지? از تنبیه مدرسه میترسی؟ 이거 봐 등교할 준비하네 벌써 این دیگه چیه؟! دیدی داری واسه مدرسه آماده میشی! 니 꿈은 겨우 그거니 این همون رو… یا… یه تویه؟ 왜 자꾸 딴 길을 가래 야 너나 잘해 چرا هی راهتو عوض میکنی؟ یالا مراقب خودت باش.

냉정과 열정 사이 그 무게를 재보지만 سعی کردم سنگینی بین آرامش و اشتیاق رو اندازه بگیرم. 지금 난 그저 파랗게 타서 죽고 싶다 ولی حالا فقط میخوام که تا سر حد مرگ با رنگ آبی بسوزم. 내 파란 꿈속에 널 담을래 تورو داخل رویای آبی رنگم قرار میدم. 아니라고 해도 حتی اگر بگن که نیستی. 내 눈 속에 تورو داخل چشمهام میزارم. 내 파란 꿈속에 널 안을래 داخل رویای آبیم به آقوش میکشمت. 안 된다고 해도 حتی اگر بگن که نمیتونم. 내 품속에 در آقوش من.

미치지 않으려면 미쳐야 해 باید دیوونه بشی تا عاقل بمونی. 나를 다 던져 이 두 쪽 세상에 خودمو کامل توی دو دنیا پرت میکنم. Can’t hold me down cuz you know I’m a fighter نمیتونی منو پایین بکشی، چون میدونی من یک جنگنده ام. No fear, 방법을 알겠으니 هیچ ترسی نیست، الان راهمو میدونم. 작은 것에 breathe برای چیزهای کوچیک نفس بکش. 그건 어둠 속 내 산소와 빛 هوا و نور من در تاریکی. 내가 나이게 하는 것들의 힘 قدرت چیزهایی که منو “من” میکنه. 넘어져도 다시 일어나 scream حتی اگه سقوط کنم، دوباره بهتر بلند میشم، فریاد بزنین.