
سرانجام با تمام تکه های شکسته ی گذشتهام کنار آمدم و دراین بین، بخشیدن خودم نخستین قدم برای پشت سرگذاشتن اون خاطره بود...

سرانجام با تمام تکه های شکسته ی گذشتهام کنار آمدم و دراین بین، بخشیدن خودم نخستین قدم برای پشت سرگذاشتن اون خاطره بود...

او به شلوغی های زندگی و دغدغه های هم نسلانس تعلقی نداشت ؛ روح او تکه ای از دشت های باز، دریاهای بی مرز و آسمان های روشن بود.

اکنون به نظر میرسد صبورتر شده ام اما چراغی در من خاموش شد که دوست داشتم تا ابد روشن بماند.

خداحافظیهای واقعی آنهایی نیستند که با کلمات تمام میشوند، بلکه آنهایی هستند که قلبها از هم جدا میشوند، حتی وقتی که هنوز کنار هم ایستادهایم.

یکی از غمانگیزترین چیزها در زندگی، از دست دادن افرادی است که دوستشان داریم، چه از طریق فاصله، چه گذر زمان، و چه مرگ. گاهی اوقات، آدمها در زندگیمان میآیند و برای مدتی کنارمان میمانند، اما سرنوشت طوری رقم میخورد که راههایمان از هم جدا شود. خاطراتشان در ذهنمان میماند، لبخندهایشان را به یاد میآوریم، اما حضورشان را نداریم. این دلتنگی، این خلأی که در قلبمان ایجاد میشود، یکی از تلخترین احساساتی است که انسان میتواند تجربه کند.

نوستالوژی چیست؟ نوستالژی به احساسی گفته میشود که هنگام یادآوری خاطرات گذشته، مخصوصا لحظات شیرین و دوستداشتنی، به وجود میآید. این حس معمولا ترکیبی از شادی و دلتنگی است و ممکن است باعث شود که فرد آرزو کند به آن زمانها برگردد.

"میرسد روزی که بی هم میشویم" "یک به یک از جمع هم کم میشویم" "میرسد روزی که ما در خاطرات موجب خندیدن و غم میشویم" "گاه گاهی یاد مان کن ای عزیز " "میزسد روزی که بی هم میشویم"

کلمات میتوانند جراحتی عمیقتر از هر زخمی به دل بزنند، زیرا در سکوت ذهن باقی میمانند و هیچوقت درمان نمیشوند!

امید گاهی مانند یک ستاره است که در دل آسمان تاریک میدرخشد، اما همیشه دورتر از دسترس ماست...